داد از غم تنهايي
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي
دل بي تو به جان آمد وقت است كه باز آيي
نهم ربيع الاول سالروز آغاز امامت حضرت ولي عصر (عجل الله ) بر همه منتظران آن حضرت مبارك باد.
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي
دل بي تو به جان آمد وقت است كه باز آيي
نهم ربيع الاول سالروز آغاز امامت حضرت ولي عصر (عجل الله ) بر همه منتظران آن حضرت مبارك باد.
یاد کردن پیوسته از امام عصر :
از دیگر آثار و نشانه های معرفت امام یاد کردن از ایشان به مناسبت های مختلف و حتی به صورت دائمی و همیشگی است . این حالت نتیجه محبت به ایشان می باشد . انسان وقتی کسی را دوست دارد ، به اندازه محبتش نسبت به او از یاد او غافل نمی شود ، ممکن است پیوند قلبیش با محبوب به اندازه ای قوی گردد که نتواند او را فراموش نماید . لذا در زمان غیبت که اهل معرفت از دیدن ظاهری حضرت محروم هستند هرگز او را قلبا از یاد نمی برند .
البته این ذکر امام (علیهم السلام) مراتبی دارد . به تعبیر مرحوم آیه الله سید محم تقی موسوی اصفهانی صاحب کتاب شریف « مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) » مومنان در یاد کردن از مولای خود به مقتضای درجات ایمان و مراتب معرفت و یقین خود ، درجات متفاوت و مراتب مختلفی دارند . سپس صاحب مکیال تذکراتی درباره چگونگی زنده نگه داشتن یاد امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در شبانه روز بیان کرده اند که ما ترجمه عبارات ایشان را در اینجا نقل می کنیم .
« چون صبح کنی پس بدان که این زندگی که خدا به تو داده به برکت آن حضرت است پس او را سپاس بگزار و خدا را به این نعمت شکر کن و مواظب خودت باش که مبادا این نعمت را در غیر رضای او صرف کنی که مایه تیره روزی تو خواهد شد . پس چنانچه در معرض گناهی قرار گیری به یاد آور که مولایت در این حالت زشت تو را می بیند ، پس به پاس احترام او گناه نکن . و اگر کار خوبی پیش آید به انجام آن سبقت کن . و بدان که آن نعمتی است الهی که خدا آن را به برکت مولایت به تو بخشیده است و در هر بامداد و شامگاه بر آن جناب سلام کن ، سلام غلامی که مشتاق دیدار اوست و از فراقش در سوز و گدار است ، سلام مخلصی که اشکهایش بر گونه هایش سرازیر است و باور دارد که در خدمت مولایش ایستاده است .
و چون هنگام نماز خواندنت فرا رسد حال مولایت را در وقع ایستادنش در پیشگاه خدای بزرگ متذکر شو . و با حضور قلب و خشوع جسم و چشم پوشی از غیر خدا به آن بزرگوار تاسی کن و بدان که توفیق یافتنت به این امر ، جز به برکت مولایت نیست . و این عبادت جز به موالات و پیروی آن حضرت از تو پذیرفته نمی شود و چون از نماز فارغ شدی آن حضرت را به سوی خدا وسیله و شفیع قرار ده که آن نماز را از تو قبول فرماید و پیش از هر دعایی به دعا کردن برای او آغاز کن و هرگاه حاجتی برایت پیش آید آن را بر حضرتش معروض دار و به درگاهش زاری کن تا او به درگاه خدا در بر طرف کردن آن از تو شفاعت کند . »
اگر کسی معرفت صحیح نسبت به آن حضرت داشته باشد می داند که همین ذکر خود از بزرگترین عبادات است .
ذکر امام هم به یاد او بودن است و هم یاد کردن از او . اولی یک عمل قلبی است و دومی یک عمل خارجی . اولی برای خود انسان است و دومی برای خود و دیگران .
یکی از نشانه های یاد امام شرکت در مجالسی است که از ان امامان یاد می شود .
امام رضا (علیهم السلام) می فرمایند :
«من ذکر بمصابنا فبکی و ابکی لم تبک عینه یوم تبکی العیون … من جلس مجلسا یحیی فیه امرنا ، لم یمت قلبه یوم تموت القلوب »1
کسی که به یاد مصیبت های ما افتد پس بگرید و بگریاند چشمش آن روز که چشم ها گریان است گریان نمی شود …. کسی که بنشیند در مجلسی که امر ما در آن زنده داشته می شود ، آنروز که همه دلها می میرند دل او نمی میرد .
پی نوشت:
1. بحار الانوار (ج 44 )
منبع اصلی:
مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیه السلام
مبتلا شدن انسان به بلای معصوم (علیهالسلام)
سلوك به بلای سیّدالشّهدا (علیهالسلام)، یعنی؛ در این ماجرا وارد و با عاشورا سالك شدن. نه فقط بلای سیّدالشّهدا(علیهالسلام)، بلكه بلای چهاره معصوم(علیهمالسلام)، از جمله امام زمان (علیهالسلام) كه ایشان مبتلاترین انسانهای عالمند، كیست كه این را بفهمد؟!
راوی میگوید: بر امام صادق(علیهالسلام) وارد شدیم، وضع حضرت متغیّر بود و به شدت گریه میكردند و میفرمودند: غیبت تو خواب را از من گرفته است، سپس فرمودند: كتاب جفر را نگاه میكردم به غیبت حضرت و حوادث آن رسیدم.
یكی از بزرگترین درسهای سوره یوسف این است كه، حضرت یعقوب (علیهالسلام) با غیبت ولیّ خدا چگونه برخورد كرده است، همیشه مشغول بوده در حالی كه، پیغمبر خداست و مقام عصمت دارد، باید دائماً به خدا مشغول باشد، اگر گریه بر یوسف سلوكآور نبود، گریه نمیكرد؛ چون انبیا حتی كار مباح هم انجام نمیدهند، چطور حضرت یعقوب(علیهالسلام) اینقدر گریه نموده و نسبت به آنهایی كه این كار را كردهاند كظم غیظ میكند به طوری كه چشمها سفید و كمر خم گردید، بعد هم متهم به جنون شد، باز هم دست بردار نبود. باید با بلا و غیبت ولیّ خدا اینطور برخورد كرد، نه اینكه ولیّ خدا مبتلاست، تو بخوابی؟! «عزیزٌ علیّ أن تحیط بك دونی البلوی.»
وبلاگ دار العرفان
1- عبد الرحمن بن ابى عبد اللَّه گويد: از امام صادق (ع) در باره قول خداى عزّ و جلّ: «به خانه هايى غير از خانه هاى خودتان وارد نشويد مگر اين كه مأنوس شويد و بر اهل خانه سلام كنيد» پرسيدم، امام فرمود: منظور از استيناس در موقع ورود به خانه صدا را بلند كردن و سلام نمودن است.
2- ابو الصباح گويد از امام محمّد باقر (ع) در باره قول خداى عزّ و جلّ كه «چون به خانه هايى وارد شويد بر خودتان سلام كنيد» پرسيدم، امام فرمود: منظور سلام كردن بر اهل خانه است و آنها كه پاسخ سلام او را مى دهند، پس اين سلام بر او مى باشد.
3- امام باقر (ع) فرمود: هر گاه وارد خانه خويش مى شويد اگر كسى در خانه باشد بر او سلام كنيد، و چنانچه كسى نباشد بگوييد
«السّلام علينا من عند ربّنا»
(سلام بر ما از جانب پروردگار ما) چرا كه خداى عزّ و جلّ فرمود: «تحيتى با بركت و پاكيزه از نزد خدا است.»
آداب معاشرت از ديدگاه معصومان عليهم السلام (ترجمه وسائل ) ،باب عدم جواز ورود به خانه غير بدون اجازه و خبر دادن و سلام كردن ، ص 69.
نامه یک جوان محضر علامه طباطبائی
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک نخبه الفلاسفه آیه الله العظمی جناب آقای طباطبائی ادام الله عمرکم ماشاءالله
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کوتاه سخن آنکه جوانی هستم 22 ساله، …چنین تشخیص می دهم که تنها ممکن است شما باشید که به این سؤال من پاسخ دهید. در محیط و شرایطی که زندگی می کنم، هوای نفس و آمال و آرزوها بر من تسلط فراوانی دارند و مرا اسیر خود ساختهاند و سبب آن شدهاند که مرا از حرکت به سوی الله، و حرکت در مسیر استعداد خود بازداشته و میدارند. درخواستی که از شما دارم، برای من بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟
یادآور می شوم نصیحت نمی خواهم و اِلّا دیگران ادعای نصحیت فراوان دارند. دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم. همان گونه که شما در تحصیلات خود در نجف پیش استاد فلسفه داشتید، همان شخصی که تسلط به فلسفه اشراق داشت. (مسموع است).
باز هم خاطرنشان می سازم که نویسنده با خود فکر می کند که شفاهاً موفق به پاسخ این سؤال نمی شود. وانگهی شرم دارم که بیهوده وقت گرانمایه شما را بگیرم. لذا تقاضا دارم پدرانه چنانچه صلاح می دانید و بر این موضوع میتوانید اصالتی قائل شوید مرا کمک کنید. در صورت منفی بودن، به فکر ناقص من لبخند نزنید و مخفیانه نامه را پاره کنید و مرا نیز به حال خود واگذارید. متشکرم.
امضا 1355/10/23
پاسخ علامه طباطبائی به نامه ایشان:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم
برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در پشت ورقه مرقوم داشته اید لازم است همتی برآورده، توبه ای نموده، به مراقبه و محاسبه پردازید. به این نحو که هر روز که طرف صبح از خواب بیدار می شوید قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید، رضای خدا - عز اسمه - را مراعات خواهم کرد. آن وقت در سر هر کاری که می خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد انجام نخواهید داد، هر چه باشد. همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب، چهار پنج دقیقه ای در کارهایی که روز انجام داده اید فکر کرده، یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکری بکنید و هر کدام تخلف شده استغفاری بکنید. این رویّه را هر روز ادامه دهید. این روش اگر چه در بادی حال سخت و در ذائقه نفس تلخ می باشد ولی کلید نجات و رستگاری است و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سور مسبحات یعنی سوره حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید تنها سوره حشر را بخوانید و پس از بیست روز از حال اشتغال، حالات خود را برای بنده در نامه بنویسید. ان شاء الله موفق خواهید بود. والسلام علیکم.
محمد حسین طباطبایی
وبلاگ دار العرفان