محبت اهل بيت عليهم السلام تا چه اندازه اهميت دارد و چگونه به دست مىآيد؟
محبت اهل بيت عليهم السلام تا چه اندازه اهميت دارد و چگونه به دست مىآيد؟
«حب»؛ يعنى، رغبت و ميل انسان به چيزى. اگر اين ميل باطنى و رغبت دل به چيزى شديد و قوى شود، آن را عشق مىنامند. جايگاه حب اهل بيت عليهم السلام را بايد از قرآن و روايات اخذ كرد.
در اهميت و جايگاه محبت اهل بيت عليهم السلام همين بس كه قرآن، آن را تنها پاداش رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله معرفى كرده است: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى ؛ « [اى پيامبر!] بگو از شما هيچ پاداشى درخواست نمىكنم، جز آنكه نزديكان مرا دوست بداريد».
رسول اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد: «لا يؤمن احدكم حتى اكون احبّ اليه من ولده و والده و الناس اجمعين» ؛ «هيچ كس از شما ايمان ندارد؛ مگر اينكه من نزد او، از فرزندانش و پدرش و همه مردم محبوبتر باشم».
آن حضرت اصل ايمان را مشروط به «حبّ» خود مىداند و در روايتى ديگر براى آن، مرتبه بالاترى معرفى مىكند: «لايؤمن عبد حتّى اكون احب اليه من نفسه ويكون عترتى احب اليه من عترته و يكون اهلى احب اليه من اهله و يكون ذاتى احب اليه من ذاته» ؛ «هيچ بندهاى ايمان ندارد، مگر اينكه من نزد او،
از خودش محبوبتر باشم و ذرّيه من پيش او، از ذرّيه خودش محبوبتر باشد و اهل من پيش او، از اهل خودش محبوبتر باشند و ذات من نزد او، از ذات خودش محبوبتر باشد».
پيامبر صلى الله عليه و آله در اين روايت، شرط ايمان را حُب خود و اهل بيت خويش- آن هم در مراحل بالاتر- معرفى كرده است؛ زيرا به طور معمول انسان به خود علاقه شديدى دارد و نزد خودش از همه محبوبتر است؛ سپس فرزندانش و آن گاه ديگر نزديكان او. اما وقتى انسان در حُب كسى، به مرتبه بسيار بالا مىرسد، او را بر خود و فرزندان، نزديكان و همه كسان ديگر ترجيح مىدهد و اين همان مرتبه شديد و قوى حب است كه به آن «عشق» مىگويند. بنابراين حب اهل بيت و ائمه اطهار عليهم السلام، بايد در حد اعلا باشد و هر اندازه از اين حد فروتر باشد، به همان اندازه ايمان شخص، نقص و كاستى دارد.
به عبارت ديگر درجات ايمان با درجات حبّ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام پيوستگى دارد و با آن سنجيده مىشود.
دوستى اهل بيت عليهم السلام در عمل
امام باقر عليه السلام مىفرمايد: «يا جابر! بلّغ شيعتى عنّى السلام و اعلمهم انّه لا قرابة بيننا و بين اللّه عزوجل و لا يتقرّب اليه الا بالطاعة يا جابر من اطاع اللّه و احبنا فهو ولينا و من عصى اللّه لم ينفعه حبنا» ؛ «اى جابر! از طرف من، به شيعيانم
سلام برسان و به آنان اعلام كن كه هيچ قرابت و خويشاوندى بين ما و خداى عزوجل نيست و هر كسى فقط با اطاعت و بندگى به درگاه الهى تقرّب مىيابد.
اى جابر! هركس خدا را اطاعت كند و همراه آن به ما محبت ورزد، دوست و محبّ ما است و هركس خدا را معصيت كند، حب ما برايش نافع نيست».
بنابراين اولين شرط حب اهل بيت عليهم السلام، اطاعت از حق تعالى و پرهيز از گناه است. ممكن است كسى درجه پايين محبت (همان ميل باطنى و رغبت درونى) را داشته باشد؛ ولى عملًا اهل معصيت هم باشد! چنين حبّى، چندان سود بخش نيست. البته معصيتهاى اتفاقى- كه بعد از آن توبه باشد- باعث نمىشود حب اهل بيت عليهم السلام سودى نبخشد.
حضرت على عليه السلام فرمود: «انا مع رسولالله و معى عترتى على الحوض، فمن ارادنا فليأخذ بقولنا وليعمل بعملنا …» ؛ «من با رسول خدا صلى الله عليه و آله در حالى كه عترت من هم با من هستند، بر حوض [كوثر] اشراف داريم. پس هر كس ما را مىخواهد، هم بايد گفتار ما را بگيرد و هم عمل ما را، عمل كند …».
بنابراين محبت بايد در عمل جلوهگر شود.
راههاى كسب دوستى اهلبيت عليهم السلام
1. معرفت اهلبيت عليهم السلام: در پرتو معرفت امام، به كمالات و ويژگىهاى او بيشتر واقف مىگرديم و اين آشنايى به طور طبيعى شيفتگى و محبّت را در پى دارد.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «الامام عَلَم بين اللّه عزوجل و بين خلقه، فمن عرفه كان مؤمنا و من انكره كان كافرا» ؛ «امام آن شاخص [و دليل و راهنماى]
آشكار است كه بين خداى عز و جل و خلقش قرار گرفته است. پس هر كس او را شناخت، مؤمن مىگردد و هر كس او را انكار كرد [و نشناخت]، كافر مىگردد». مؤمن بودن، فرع بر شناخت امام است.
2. اطاعت از اهل بيت عليهم السلام: اگر كسى شناخت لازم و كافى از اهل بيت عليهم السلام پيدا كرد، اطاعت از آنان را بر خود لازم مىداند؛ ولى گاهى شناخت در آن حد بالا نيست، در اين صورت چه بسا نسبت به اوامر آنان سرپيچى كند! عصيان به هر اندازه باشد، به همان مقدار كدورت و بغض مىآورد.
كدورت و بغض، ضد صفا و حب است. پس هر اندازه نسبت به اوامر آنان عصيان شود، به همان اندازه بغض و كدورت نسبت به آنان در دل ايجاد مىشود و برعكس، هر اندازه نسبت به اوامر آنان اطاعت شود، به همان اندازه حب و صفا، دل را فرا مىگيرد.
امام رضا عليه السلام مىفرمايد: «اللهم انى اسئلك … العمل الذى يبلغنى حبك …» ؛ «خدايا! از تو آن عملى را مسألت مىكنم كه حب تو را به من برساند».
بنابراين يكى از راههاى عملى وصول به «حب اهلبيت عليهم السلام»، اصل عمل و اطاعت است.
3. توسّل با معرفت: در پرتو شناخت امام، مىفهميم همه چيز ما به او وابسته بوده و وى واسطه فيض و كمال است. اگر توسل با شناخت و توجه همراه باشد، ترنم عارفانه و عاشقانهاى است كه حب را در دل بيش از پيش مىپروراند.
دفتر چهارم(امام شناسى) ؛ ص179
منبع : نرم افزار پرسش و پاسخ دانشجویی
گریه بر سید الشهداء علیه السلام
یا ثار الله علیه السلام
گریه همیشگى امام سجاد علیه السلام در سوگ حسین علیه السلام و شهیدان
انّ زین العابدین علیه السّلام بکى على ابیه اربعین سنة، صائما نهاره، و قائما لیله
…، همانا امام سجّاد علیه السّلام براى مصائب پدرش، چهل سال گریه کرد که روزهایش را روزه گرفت و شبهایش را با عبادت به سر مىآورد. هر گاه وقت افطار مىشد، خدمتکار خانه آب و غذاى آن حضرت را مىآورد و نزد او مىنهاد و مىگفت: «اى مولاى من بخور.» امام سجّاد علیه السّلام مىفرمود:
قتل ابن رسول اللَّه جائعا، قتل ابن رسول اللَّه عطشانا، پسر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم گرسنه کشته شد، پسر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم تشنه کشته شد.
این جملهها را پیوسته تکرار مىکرد و مىگریست تا اینکه غذایش از اشکهاى چشمشتر مىشد، و همچنین آب آشامیدنى آن حضرت با اشک چشمانش مخلوط مىشد، و حال او این گونه بود تا به لقاء اللَّه پیوست
غم نامه کربلا / ترجمه االهوف على قتلى الطفوف، ص: 227
پیاده روی اربعین
سفرنامه اربعین 94 حجت الاسلام پناهیان/یادداشت دوم-7آذر94:
در پیادهروی اربعین به چه فکر کنیم؟/ جاماندههای اربعین به چه فکر کنند؟
عزاداری امام حسین(ع)، زیارت، و بهویژه «زیارت اربعین»، صرفاً محل احساس و شور نیست، محل اندیشه و شعور هم هست. این را توصیه نمیکنم، بلکه توصیف میکنم.
بنده معتقدم اندیشه و شعور، در شور حسینی شما جاری هست و نیازی به دلسوزی کسانی که از دور شما را نگاه میکنند نیست.
«تفکر» یکی از آداب عبادت باعظمت زیارت اربعین است. شما در این پیادهروی فرصت خوبی برای اندیشیدن و تفکر دارید.
یکی از موضوعاتی که باید درباره آن تفکر کرد راز اینهمه تأکید امامان معصوم(ع) به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) است.
چرا اینقدر سفارش بر زیارت هرساله کردهاند؟ و حتی سالی دو یا سه مرتبه.
چرا اگر کسی به زیارت کربلا نرود جفا کرده است و عاق رسول خدا(ص) و ائمه هدی(ع) میشود؟
چرا زیارت امام حسین(ع) نرفتن، طبق روایت، از عمر انسان میکاهد؟
چرا اینقدر ثوابهای باعظمت برای زیارت کربلا قرار دادهاند؟ بهویژه تأکید بر پیادهروی برای زیارت فرمودهاند.
چرا اربعین را میعادگاه میلیونی زائران قرار دادهاند؟ امام حسن عسگری(ع) وقتی زیارت اربعین را علامت مؤمن اعلام فرمودند، حتماً حضور میلیونی مومنین امروز را پیشبینی میکردند و حتماً آن را قصد کرده بودند.
و سوالهای اساسی دیگر که باید درباره آنها فکر کرد:
چه عاملی مانند امام حسین(ع) میتواند اینچنین برای امت اسلامی قدرتآفرین باشد؟ چگونه میتوان حماسۀ زیارت اربعین را مقدمۀ تمدن عظیم اسلامی دانست؟ حماسۀ اربعین چگونه تاریخ را ورق خواهد زد؟
بیتردید با درک پاسخ این سؤالها ارزش عبادت زیارت اربعین افزایش خواهد یافت.
کسانی که به این زیارت نیامدهاند نیز باید در اینباره بیندیشند تا متوجه شوند از چه فیض بزرگی محروم شدهاند. امید است که موانع جدی داشتهاند که نتوانستهاند بیایند.
بیان معنوی
اربعین
حجت الاسلام پناهیان در در سومین ویژه برنامه آغاز پیاده روی اربعین در مسجد حنانه که با حضور زائرانی که قصد شروع پیاده روی را داشتند سخنرانی کردند که در ادامه گزیده این سخنرانی را میخوانید:
دین ما دین اشارهای است. امیرالمؤمنین فرمود: «بعثه بالتعریض لا بالتصریح». بعضی دنبال معجزههای روشن میگردند، این به نفعشان نیست، طبق فرمایش امیرالمؤمنین(ع) در این حدیث شریف، اگر تصریح بیاید، عذاب هم میآید. حواریون مائده خواستند، خدا فرمود: مائده میدهم، اما اگر کافر شوید عذابی میکنم که احدی در عالم را چنین عذابی نکردم. امام زمان (عج) نمیآیند تا وقتی که مردم اشارهها را بگیرند.
از یک طرف می فرمایند سالی دوبار زیارت بیایید و اگر فقیر هستی سالی یه بار و اگر این هم نشد، سه یا چهار سال بیشتر نشود که عاق رسول خدا(ص) می شوی. از طرف دیگر میفرمایند «اربعین» علامت مؤمن است. باز از طرف دیگر اینقدر تاکید بر پیادهروی به سمت حرم امام حسین(ع) شده، خب نتیجه این میشود که می خواستند همیشه بیابانها پر از آدم باشد، اشارههای را بگیر دیگر …
طرماح در کربلا اشارۀ امام حسین(ع) را نگرفت، تا آخر عمر گریه میکرد و خودش را سرزنش میکرد. از امام حسین(ع) اجازه خواست تا برای کاری برود و برگردد، امام بهش گفتند: «عیبی نداره، ولی زود برگردد..» یعنی طرماح نرو… وقتی طرماح برگشت، دیگر کار از کار گذشته بود…
از آن طرف میفرمایند هر یک درهمی چقدر ثواب داره، از آن طرف می فرمایند با ترس و خوف ثوابش بیشتره،… اصلاً اگر هیچ کدام از اینها هم نبود، همینکه این همه عزادار یک جا جمع شدند، هر کس عرقی داشته باشد، خودش را می رساند، تا به همه جهان نشان بدهد. شما به همین راحتی میتوانید دین خدا را یاری کنید، این خاصیت اجتماع است، مردم جمع بشوند نصرت خدا میآید. تمام اینها قطعات پازلی است که به ما اهمیت این اربعین را می رساند.
از ایران 3 میلیون نفر اصلا در حد انتظار نیست. میدانم در مرز سخت است، اما یکسال فرصت هست، فکر کنید، برنامه ریزی کنید، تعجب میکنم از هیئتهایی که برای اربعین برنامهریزی نمیکنند. روایت داریم می روی زیارت، دست یک نفر را هم بگیر.
اربعین فینال عزاداری است، مگر میشود آدم نیاید؟ از ایران 3 میلیون نفر اصلا در حد انتظار نیست. میدانم در مرز سخت است، اما یکسال فرصت هست، فکر کنید، برنامه ریزی کنید، تعجب میکنم از هیئتهایی که برای اربعین برنامهریزی نمیکنند. روایت داریم می روی زیارت، دست یک نفر را هم بگیر.
بیان معنوی
یا ابا عبد الله علیه السلام
صلی الله علیک یا ابا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
تنها نقطهنگرانی برای ظهور
بنده بسیاری از روشهای حزباللهیها را برای دفاع از مرام حزباللهیگری قبول ندارم…
وقتی به این حدیث میرسم، میگویم: نکند فرج به این زودیها محقق نشود، این تنها نقطه است…
در آخرالزمان حماسه چگونه آفریده میشود؟ ما روزبهروز داریم مقتدرتر میشویم، مظلومیتهای جدیدی هم دارد به کارمان اضافه میشود؛ منتها این مظلومیت با انواع مظلومیتهایی که تاکنون بوده، فرق دارد.
امام صادق(ع) میفرماید: «کُلَّمَا تَقَارَبَ هَذَا الْأَمْرُ کَانَ أَشَدَّ لِلتَّقِیَّةِ»(کافی/2/220) هرچقدر این امر(فرج) نزدیکتر میشود تقیه شدیدتر میشود، دیگر شما هر حرفی را نمیتوانی بگویی. قدرت با شما است ولی «فعلاً هیچ چیز نگو!». تقیه شدیدتر میشود. قبلاً روضۀ حضرت زهرا(س) راحتتر میخواندی، اما حالا دیگر نمیتوانی بخوانی! بله همین است.
وقتی مقتدر نیستی، مظلومیت یکجور است، و وقتی مقتدر هستی مظلومیت یکجور دیگر است. مظلومیتهای دوران اقتدار امیرالمؤمنین(ع) را ببینید که گاهی مالکاشتر هم تاب نمیآورد و داد میزد!
ما داریم به دوران اقتدار میرسیم، و در دوران اقتدار مظلومیتهای ویژهای وسط میآید، من میخواهم نمونههایی از این مظلومیتها را بگویم. مثلاً اگر رفیقت حقّت را خورد؛ بیخیال! این یک نوحه بود که من الآن گفتم، حالا شما باید این دَم را جواب بدهید و تکرار کنید: «بیخیال!» البته تکرارش سخت است، میدانم.
الآن در مقامِ «حق گفتن» بلد هستی مظلومیت تحمل کنی؟ چه کسی گفته است که تو راحت هر چه دلت میخواهد، بگویی؟! الآن در مقامِ «فحش شنیدن» حاضر هستی مظلومیت تحمل کنی؟ میگوید: «بابا! آنطرفیها فقط کامنتِ فحش میگذارند!» [اشکال ندارد، تو فحش نده] بگذار آنها تنها بشوند.
در مقام همکاری با رفقایت حاضر هستی مظلومیت تحمل کنی؟ آنهم الآن که هر کسی میخواهد سهم خودش را بردارد! میگوید: «حاجآقا! اینقدر ایدههای ما را دزدیدهاند!» این را که نباید اینطور(با ناراحتی) بگویی! باید اینطوری بگویی: «بله، الحمدالله ایدههای ما برکت داشته؛ رفقایمان زیاد ایدههای ما را بردهاند» اینطوری باید بگویی.
میفرماید: مؤمن حُسن خودش را به رفیقش میدهد. یعنی میگوید: او این کار خوب را انجام داده است. و عیب رفیقش را به خودش میگیرد. یعنی میگوید: این تقصیرِ من بوده، در حالی که تقصیر رفیقش بوده است. اینها نمونه است؛ نمونههایی است که جنس حماسههای آخرالزمانِ در اوج اقتدارِ قبل از ظهور را به ما نشان میدهد. من از بعد از ظهور زیاد خبر ندارم.
گفت: آقا جان، امام صادق(ع) قیام کنید! خواهش میکنم! تمنا میکنم! شما یار زیاد دارید! آقا فرمود: شما با همدیگر اینطوری هستید که راحت از پول همدیگر استفاده کنید و بدون اجازۀ هم بردارید؟ گفت: نه آقا، نمیشود! حساب حساب است، کاکا برادر! حضرت فرمود: یاران آخرین امام اینطوری هستند که مرز مالکیت بینشان نیست. گفت: نه آقا ما اینطوری نیستم! فرمود: پس اینقدر صدا نزن که آقا قیام کنید! (إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْکُوفَةِ لَجَمَاعَةٌ کَثِیرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوکَ وَ اتَّبَعُوکَ قَالَ: یَجِیءُ أَحَدُکُمْ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ؟ فَقَالَ: لَا. فَقَالَ: هُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ. ثُمَّ قَالَ… إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ أَتَى الرَّجُلُ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یَمْنَعُهُ؛ اختصاص مفید/ص24)
من وقتی به این حدیث- و فقط هم به همین حدیث- میرسم، یعنی به موضوع «اوج برادری و ایثار قبل از ظهور» میرسم، تنها نقطهای است که میگویم نکند فرج به این زودیها نشود، این تنها نقطه است!
میگوید: «حسین جان! ای کاش من کربلا بودم و جانم را برایت میدادم!» میفرماید: حالا نمیخواهد جانت را بدهی، یک ذره آبرویت را برای برادرت بده، برای رفیقت»
حماسههایی از جنس آخرالزمان! اینطور است که مظلوم واقع میشوی و هر چه به ظهور نزدیکتر میشود، بیشتر مظلوم واقع میشوی؛ منتها مظلومیتهای مدرن مخصوص دوران اقتدار.
پناهیان- بیان معنوی
سید خراسانی
امام خامنه ای
امام خامنه ای
پيامبر (ص) فرمود: «نگاه كردن به چهره علما عبادت است». از امام صادق- جعفر بن محمد (ع)- راجع به اين سخن پيامبر پرسيدند، فرمود: «مقصود، آن عالمى است كه هر گاه به او نگاه كنى، تو را به ياد آخرت بيندازد، و هر كس جز اين باشد، نگاه كردن به او، فساد است.»
يا عالم باش، يا متعلّم، يا مستمع، و يا دوستدار عالمان، پنجمى نباش كه هلاك مىشوى!
علم، عمل را مىطلبد، اگر عمل پاسخ داد چه خوب، اگر نه علم از بين مىرود.
مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام / ترجمه تنبيه الخواطر 162
سوگواری جهانی برای قربانیان قتلگاه منا؛ جمراتی به گسترۀ زمین
سوگواری جهانی برای قربانیان قتلگاه منا؛ جمراتی به گسترۀ زمین
بسم الله الرحمن الرحیم
با پایان یافتن کار تفحص و شمارش قربانیهای قتلگاه منا باید به رمی جمرات پرداخت و کار سوگواری جهانی برای این فاجعۀ عظیم انسانی را آغاز کرد و بهجای حجاجی که نتوانستند به رمی جمرات برسند، بنای کاخ شیطان صفتان و شیطانپرستان جهان یعنی استکبار جهانی را سنگباران کرد. تمامی این حجاج شهید سنگهایی در دست داشتند که به نماد ابلیس بزنند و شر شیطان را از سر مسلمین کوتاه کنند؛ حال این شما مسلمانان جهان و این سنگهای برزمین مانده و این نهاد ابلیس که همان صهیونیزم بینالملل و استکبار جهانی و دیکتاتورهای مورد حمایت آنهاست. رمی جمرات را باید در میدانی به وسعت زمین گسترش داد تا امنیتی دائمی برای عبادت در زمین فراهم گردد. باید با کلمه و کلام، تصویر، و یا هرگونه پیام، به بزرگداشت یاد شهیدان قربانگاه منا پرداخت و این امروز رمی جمرات ماست.
باید تمام مسلمانان و بشر دوستان در تمامی کشورهای جهان به انواع و اقسام شیوهها به سوگواری برای شهیدان منا بپردازند. زمان آن رسیده است که ملتها وحدت خود را در این سوگواری جهانی نشان دهند و دولتهای وابسته به صهیونیست و استکبار را رسوا کنند. امروز زمان رسوا شدن تمام سیاستمداران انساننمایی است که به فریب دم از حقوق بشر میزدند، ولی در برابر این فاجعه ساکتند. زمان رسوایی نهایی تمام رسانههایی است که مزدوران سرمایهداران زالوصفتند و در برابر این واقعۀ هولناک بیشرمانه به سانسور و تحریف میپردازند. زمان پایان یافتن عمر نظامهای پوسیدۀ دیکتاتوری است که مورد حمایت دموکراسی دروغین دولتهای حقیر غربی است.
نباید از کنار کشتههای منا بیتفاوت عبور کرد. بیتفاوت بودن در کنار این فاجعه، اخلاق رذیلانۀ مأموران امنیتی آلسعود است که اجازۀ کمکرسانی به حاجیان مصدوم را نمیدادند و بیرحمانه ساعتها شاهد پرپر زدن هزاران فرشتۀ در حال عبادت بودند و هیچگونه کمکی به آنها نکردند. گویی همگان برای این فاجعۀ هولناک توجیه شده بودند.
تشییع باشکوه شهیدان منا در تمام کشورهای جهان و تبرک جستن به آن بدنهای مطهر، دلهای تمام مسلمانان را نورانی خواهد کرد و علیرغم میل دشمنان اسلام عطر ایمان را در جهان پراکندهتر خواهد ساخت.
مردم ما در ایران اسلامی بهتر از هر زمانی به تشییع پیکرهای این مؤمنان معصوم و مظلوم که در اوج پاکی جان باختند خواهند شتافت و این عزای بزرگ را به شکوه وحدت و همدلی و بیداری در برابر دشمنان بشریت تبدیل خواهند کرد.
باید اهالی ادیان ابراهیمی در جهان را به سوگواری کشتهشدگان قربانگاه اسماعیل دعوت کرد، و آنان را که به دنبال تفرقۀ بین مذاهب بودند با اتحاد ادیان مواجه کرد که اتحاد ملتها مرگ ابرقدرتهای ظالم است. به همۀ اهل عالم باید گفت امسال قربانگاه اول حاجیان مقام ابراهیم(ع) در کنار خانۀ کعبه بود و قربانگاه عظیم دوم در منا در مسیر قدمهای حضرت ابراهیم(ع) قرار داشت. درد ما در این سوگواری و داغ باعظمت برای بیش از چهار هزار شهید، فراتر از دین اسلام است و باید تمام پیروان ادیان ابراهیمی را به این سوگواری عظیم دعوت کرد. هولوکاست واقعی اینجا اتفاق افتاده است.
در خاتمه یک تذکار خطیر آنکه اگر بهقدر کافی صدای نالۀ مظلومان منا را به گوش عالمیان برسانیم، هزینههای آینده برای فرج کاهش پیدا خواهد کرد و الا باید بدانیم که برای رسیدن به ساحل نجات باید از دریای خون عبور کنیم. باید اعلام کنیم قصاص بانیان این جنایت حداقل مطالبۀ تمام مؤمنان جهان است و الا حیات بشر به مخاطره خواهد افتاد که «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ»
علیرضا پناهیان-9 مهرماه 1394
كسى كه در راه حج بميرد
كسى كه در راه حج بميرد
و من مات محرما بعث يوم القيمة ملبيا بالحجّ مغفورا له
و من مات فى طريق مكّة ذاهبا او جائيا امن من الفزع الاكبر يوم القيمة
و من مات فى احد الحرمين بعثه اللَّه من الامنين و من مات بين الحرمين لم ينشر له ديوان
و من دفن فى الحرم امن من الفزع الاكبر من برّ النّاس و فاجرهم
و كالصحيح منقولست از ابو بصير كه حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند كه حاجى و عمره كننده در ضمان الهىاند و حق سبحانه و تعالى ضامن ايشان است كه اگر در راه مكه پيش از احرام بميرند حق سبحانه و تعالى گناهان ايشان را بيامرزد .
و اگر در حالت احرام بميرند فرداى قيامت مبعوث شوند لبيك اللهم لبيك گويان، و حق سبحانه و تعالى گناهان او را آمرزيده باشد.
و در صحيح از آن حضرت منقول است كه هر كه در راه مكه بميرد در وقت رفتن يا برگشتن ايمن شود از خوف و ترسى كه بزرگترين خوفهاست در روز قيامت.
و در حديث ابو بصير منقولست كه آن حضرت فرمودند كه هر كه بميرد در حرم مكه يا حرم مدينه حق سبحانه و تعالى او را مبعوث گرداند در زمره ايمنان از عذاب الهى.
و در محاسن برقى از جميل بن دراج منقولست كه آن حضرت صلوات اللَّه عليه فرمودند كه هر كه در ميانه دو حرم فوت شود حق سبحانه و تعالى او را مبعوث گرداند از جمله ايمنان از عذاب الهى و هر گاه ايمن باشد نامه عمل او را نخواهند گشود.
و كلينى كالصحيح روايت كرده است كه هر كه در مدينه فوت شود مبعوث مىشود از جمله ايمنان از عذاب الهى .
لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج7، ص: 167
تسليت
بسم الله الرحمن الرحيم
اذا مات العالم ثلم في الاسلام ثلمه لايصدها شي
در نهايت تاثر و تالم ارتحال رباني مجاهد مكتبي و عارف صمداني آيت الله عبدالعظيم يكتا عرباني را به ساحت مقدس طلاب به ويژه طلاب و اساتيد و كاركنان مدرسه علميه فاطميه صومعه سرا تسليت عرض نموده و علو درجات آن مرحوم را از خداي منان خواهانم . ان شاء الله خدا ايشان را با محمد و آل محمد محشور نمايد.
اللهم عجل لوليك الفرج
سر فرسوده و شكسته شدن صورت بدون رسيدن پيرى
نبىّ اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند: برادرم عيسى عليه السّلام به شهرى عبور نمود كه در آن مرد و زنى فرياد مىكردند، حضرت به آنها فرمود:
شما را چه مىشود و چرا فرياد مىكنيد؟
آن مرد عرض كرد: اى پيامبر خدا، اين همسر من است و هيچ بدى هم ندارد بلكه زنى است صالحه ولى در عين حال دوست دارم از او جدا شوم.
حضرت عيسى عليه السّلام فرمود: به هر حال بگو چه نقصى در او است كه مىخواهى از وى جدا شوى؟
آن مرد عرضه داشت: بدون اين كه پير شده باشد صورتش شكسته و فرسوده شده.
حضرت به آن زن فرمود: اى زن دوست دارى طراوت صورتت به تو برگردد؟
آن زن عرضه داشت: آرى.
حضرت فرمود: هر گاه غذا تناول مىكنى، زنهار پيش از سير شدن از آن دست بكش زيرا طعام وقتى در شكم و معده زياد شد طراوت و نشاط صورت را مىبرد.زن به اين دستور عمل نمود، طراوت صورتش دوباره بازگشت.
علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى ج2 589
اعمال 27 رجب
27رجب سالروز بعثت حضرت محمد(ص) از روزهای خوب و متبرکی است که اعمالی برای شب و روز آن ذکر شده تا امکان بهره مندی هرچه بهتر و بیشتر از این فرصت معنوی فراهم شود.
شب مبعث از شبهای متبرکه است و برای آن اعمالی ذکر شده:
* در مصباح از حضرت ابوجعفر امام جواد (ع) روایت شده که فرمود در رجب شبى است که از آنچه که بر آن آفتاب می تابد بهتر است و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا (ص) به رسالت مبعوث شد و براى آن شب اعمالی است که اگر شیعه ای از ما آن اعمال را در آن شب انجام دهد اجر عمل شصت سال می برد.
در مورد این عمل آمده: پس از نماز عشاء هر ساعتى از شب را تا پیش از نیمه آن بیدار شو و دوازده رکعت نماز اقامه کن و در هر رکعت حمد و سوره اى از سوره هاى کوچک مفصل ( مفصل ازسوره محمد است تا آخر قرآن) بخوان.
نمازها دو رکعتی هستند. پس از هر دو رکعت بعد از سلام؛ هفت مرتبه سوره حمد، هفت مرتبه مُعَوَّذَتَیْن، و سوره های توحید و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هر کدام هفت مرتبه، و سوره قدر و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه بخوان.
بعد از اتمام نماز این دعا خوانده شود:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَ لَمْیَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ و َمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ وَ ذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَ بِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَن تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ…
ستایش خاص خدایى است که نگیرد فرزندى و نیست براى او در فرمانروایى شریکى و نیست برایش یاورى از خوارى و به بزرگى کامل بزرگش شمار، خدایا از تو خواهم به حق چیزهایى که موجبات عزتت بر پایه هاى عرشت مى باشد و به حق سرحد نهایى رحمتت از کتابت و به نام بزرگتر بزرگتر بزرگترت و به حق ذکرت که والاتر و برتر و اعلى است و به کلمات تام و تمامت….
پس بخوان هر دعایى و حاجتی که داری و درود فرست بر محمد و آلش .
* انجام غسل در این شب مستحب است.
* زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) که افضل اعمال شب عید مبعث است.
اعمال روز عید مبعث
عید مبعث از جمله اعیاد عظیمه است و روزى است که حضرت رسول (ص) در آن روز به رسالت برگزیده شد . برای این روز چند عمل ذکر شده است :
* غسل
* روزه، روز عید مبعث یکى از چهار روزى است که در تمام سال امتیاز دارد براى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال.
* بسیار صلوات فرستادن.
* زیارت حضرت رسول و امیرالمؤمنین .
منبع : بیتوته
احیای نیمه شعبان
توصيه به احياي شب نيمه شعبان
جبرئيل عليه السّلام از جانب خداوند متعال پيام آورد: يا رسول الله! شب نيمه شعبان را زنده بدار؛ امّتت را هم به اين كار توصيه كن. در اين شب مي توان با اعمال عبادي به خدا نزديك شد چرا كه اين شب شبي است بس شريف و ارزشمند.
بعد اضافه كرد: امشب شبي است كه لَايَدْعُو فِيهَا دَاعٍ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ وَ لَا سَائِلٌ إِلَّا أُعْطِيَ وَ لَا مُسْتَغْفِرٌ إِلَّا غُفِرَ لَهُ وَ لَا تَائِبٌ إِلَّا تِيبَ عَلَيْهِ؛ هر دعايي در آن مستجاب است و به درخواست هر نيازمندي پاسخ داده مي شود هركه طلب بخشش كند او را مي بخشند و هركه توبه كند پذيرفته مي شود. يا رسول الله محروم واقعي كسي است كه از خيرات اين شب محروم بماند. (وسائل الشيعة، 8/104)
زندهدلي با زنده نگهداري شب نيمه شعبان
رسول خدا صلّي الله عليه و آله فرمود: هركس كه شب عيد و شب نيمه شعبان را زنده بدارد لَمْيَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ قلب او در روزي كه قلبها مي ميرد نخواهد مرد و هيچگاه دلمرده نخواهد شد. (ثواب الأعمال، ص77)
برترين شب بعد از شب قدر
امام صادق عليه السّلام نقل مي كند كه از امام باقر عليه السّلام در مورد فضليت شب نيمه شعبان سؤال كردند. امام عليه السّلام در پاسخ فرمودند: هِيَ أَفْضَلُ لَيْلَةٍ بَعْدَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ شب نيمه شعبان بعد از شب قدر از ارزشمندترين شبهاست.
در اين شب خداوند متعال فضلش را به بندگانش عطا مي كند و آنها را مورد آمرزش ويژه خود قرار مي دهد. در اين شب نهايت كوشش خود را به خرج دهيد تا به خدا نزديك شويد. چرا كه در اين شب خدا به خودش قسم خورده كه دست نيازمندي را رد نكند مگر آنكه گناهي را در خواست كرده باشد. همانگونه كه خداوند شب قدر را براي پيامبر ما صلّي الله عليه و آله قرار داد اين شب را هم به ما اهل بيت اختصاص داد.
حضرت ادامه دادند؛ تا آنجا كه مي توانيد در اين شب دعا كنيد و خدا را بستاييد اگر كسي در اين شب صد بار سبحان الله و صد بار الحمد لله و صد بار الله اكبر بگويد غَفَرَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ مَا سَلَفَ مِنْ مَعَاصِيهِ وَ قَضَى لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ خداوند تمامي گناهان گذشته او را مي آمرزد و نيازهاي دنيا و آخرت او را برآورده مي سازد. (الأمالي للطوسي، ص 29)
تعجب اميرالمؤمنين عليه السّلام از بيتفاوتي نسبت به اين شبها
اميرالمؤمنين عليه السّلام ميفرمود: يُعْجِبُنِي أَنْ يُفَرِّغَ الرَّجُلُ نَفْسَهُ فِي السَّنَةِ أَرْبَعَ لَيَالٍ در شگفتم از كسي كه چهار شب از سال را به بيتفاوتي مي گذراند. آن چهار شب عبارتند از: شب عيد فطر، شب عيد قربان، شب نيمه شعبان و اولين شب از ماه رجب. (مصباح المتهجد، ص 852)
عرضه اعمال سالانه در شب نيمه شعبان
امام صادق عليه السّلام فرمود: پدرم امام باقر عليه السّلام مي فرمود: إِنِّي أُحِبُّ أَنْ أَدُومَ عَلَى الْعَمَلِ إِذَا عَوَّدْتُهُ نَفْسِي من دوست دارم هر عمل صالحي را كه انجام مي دهم آنقدر در آن مداومت داشته باشم تا روحم به آن عادت كند از اين رو اگر به دلايلي عمل مستحبي را انجام ندادم در اولين فرصت آن را بهجا مي آورم تا نفسم به آن عادت كند. برترين عمل نزد خداوند متعال عملي است كه بر آن مداومت شود.
سپس فرمود: فَإِنَّ الْأَعْمَالَ تُعْرَضُ كُلَّ خَمِيسٍ وَ كُلَّ رَأْسِ شَهْرٍ وَ أَعْمَالَ السَّنَةِ تُعْرَضُ فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ تمام اعمال [يك هفته] در هر پنجشنبه و [تمام اعمال يك ماه] در اول ماه [بعد] و اعمال يك سال در نيمه شعبان [به خدمت ولي عصر آن زمان] عرضه مي شود. پس اگر مي خواهي عملي را به نفست عادت دهي آن را يك سال ادامه بده. (بحار الأنوار، ج84، ص37)
رسول خدا صلّي الله عليه و آله فرمودند: مَنْ صَلَّى لَيْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ مِائَةَ رَكْعَةٍ بِأَلْفِ مَرَّةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ هركه در شب نيمه شعبان صد ركعت نماز با هزار قل هو الله احد بخواند(3) روزي كه قلبها مي ميرند قلب او نمي ميرد و تا نمرده است صد فرشته را خواهد ديد كه خيال او را از بيم عذاب الهي آسوده مي كنند به اين ترتيب كه سي ملك از آنها به او نويد بهشت مي دهند. سي ملك ديگر او را از شيطان حفظ مي كنند. سي ملك ديگر روز و شب براي او طلب بخشش مي كنند و ده تاي آخر هم او را در برابر مكر و حيله حيلهگران و مكاران ياري مي كنند. (إقبال الأعمال، ص 701)
سفارش امام رضا عليه السّلام در شب نيمه شعبان
عليّبن حسن فضال مي گويد پدرم گفت كه در مورد نيمه شعبان از امام رضا عليه السّلام سؤال كردم. امام فرمود: هِيَ لَيْلَةٌ يُعْتِقُ اللَّهُ فِيهَا الرِّقَابَ مِنَ النَّارِ وَ يَغْفِرُ فِيهَا الذُّنُوبَ الْكِبَارَ پرسيدم: در اين شب نماز خاصي واجب شده است؟ فرمود: اين شب عمل واجبي ندارد اما اگر دوست داشتي عمل مستحبي بهجا آوري نماز جعفر طيار را بخوان و در آن بسيار ذكر خدا بگو و استغفار كن و دعا نما. زيرا پدرم مرتب مي فرمود كه دعا در اين شب مستجاب است. عرض كردم مردم مي گويند كه امشب شب صكاك (صدور برات و مقدرات) است. فرمود شب صكاك، شب قدر در ماه رمضان است. (عيون أخبار الرضا عليه السّلام، ج 1، ص29)
منبع: بیتوته
السلام علیک یا ربیع الأنام و نضره الأیام
السلام علیک یا ربیع الأنام و نضره الأیام
سلام بر تو ای بهار خلایق و خرمی روزگار!
مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و انتظار کشیدیم تا صدای شلیک یک توپ ، نوید آمدن بهار را سردهد.
ای صد افسوس که تو بهار ما بودی ومن بی تو هر فروردینم، دی بود و نمی دانستم.
صادق (ع) آل محمد(ص) فرموند: که نوروز و اول بهار روزی است که ما توقع فرج حضرت مهدی (عج) را داریم.
کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو می کرد تا اگر مولا از آن حوالی عبور کند …
و نوروز هر باره این حس را در من زنده می کند.
مردمی را می بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباس های نو برتن…
اما برای چه ؟ برای که ؟
اینان منتظرند تا بهار شود ؟
سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که اینگونه به هم می ریزیم ، مهربان می شویم، به سراغ هم می رویم و از همه مهمتر منتظر می شویم…
انتظار …
سالهاست به لحظات تحویل سال و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو همه ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم!
و هر ساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!!
کجایی ای ربیع الأنام و نضره الأیام
نمی دانم ، شاید از گذشته به ایرانیان اینگونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند …
وصد افسوس که ره گم کردیم و انتظار خورشید آسمانی را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید در زمین ما بودی و ما ندانستیم.
ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه با هم زمزمه می کردند دعای عهد و ندبه و فرج را …
و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم
و در آن به جای سفره ، “سجاده ای” می انداختیم به گستردگی زمین…
و”ستاره ای” از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو…
و “ساعتی” برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت
و “سدر” را به یاد سدره المنتهی مصطفی (ص) بر سجاده می ریختیم!
و “سیصد و سیزده سرباز و سلاحی” به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم تا خونی که در رگهایمان است نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم ” شاهِراً سَیْفی ، مُجَرِّداً قَناتی، مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدّاعی فِی الْحاضِرِ وَ الْبادی ” و با شمیشر آخته ، و نیزه برهنه ، پاسخ گویان به نداى آن خواننده بزرگ در شهر و بادیه ایم.
و سین ششم سجاده مان را از خدا می خواهیم تا “سرمه” کشد چشمانمان را به وصال دیدارش… و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی…
اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَهَ الرَّشیدَهَ ، وَ الْغُرَّهَ الْحَمیدَهَ وَ اکْحُلْ ناظِری بِنَظْرَه منِّی اِلَیْهِ
و سین هفتم را نیز من بر این سجاده می نشانم ” سلام علی آل یاسین”.
به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری (عج) که صد البته نزدیک است.
مادرم زهرا سلام الله علیها
گفتمش نقاش را از غربت زهرا بکش
گریه کرد و با قلم یک چادر خاکی کشید
گفتمش پس غربت زهرا کجای نقش بود
ناله کرد و زیر چادر غنچه ای پرپر کشید
امام صادق(ع) می فرمایند:
هر کس به شناخت حقیقی فاطمه (س) دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است .
نوشتند عاقبت بابغض و کینه
به ضرب میخ در بر روی سینه
جزای عاشق حیدر همینه
ضرورت و فوائد برنامه ریزی در اسلام
ضرورت و فوائد برنامه ریزی در اسلام
در عصر ارتباطات و پیشرفت های شگرف برای کسب علم و دانش و رشد فکری و اجتماعی و معنوی و هر کاری، انسان نیاز به برنامه ریزی و تنظیم اوقات دارد، اسلام به عنوان کاملترین دین الهی که برای بشریت آمده بر مسئله برنامه ریزی تأکید و پافشاری نموده است.
برای نمونه به چند مورد اشاره می کنیم باشد که در این ایام فراغت فراغ بالی به تمرین و ممارست در برنامه ریزی برای فرصت با ارزش زندگیمان بپردازیم :
1- سفارش علی(ع) به نظم در واپسین لحظات
علی(ع) به امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، و همه فرزندانش و تمامی کسانی که وصیت نامه حضرت به آنان می رسد این گونه وصیت کرد: «اوصیکما… بتقوی الله و نظم امرکم؛1 شما دو نفر را به تقوای الهی و نظم و برنامه ریزی در کارها سفارش می کنم.»
2- مؤمن باید برنامه ریزی داشته باشد
علی(ع) فرمود: «للمؤمن ثلاث ساعاتٍ: فساعة یناجی فیها ربّه و ساعةً یرمّ معاشه و ساعة یخلّی بین نفسه و بین لذّتها فیما یحلّ و یجمل؛2 سزاوار است مؤمن را سه زمان باشد: زمانی که در آن با پروردگارش راز و نیاز کند، و زمانی که هزینه های زندگی را تأمین کند، و زمانی را به خوشی های حلال و زیبا، اختصاص دهد.»
امام صادق(ع) فرمود: «در حکمت آل داوود، چنین آمده است، سزاوار است مسلمان خردمند زمانی را به اعمال میان خود و خداوند اختصاص دهد و زمانی را با خوشی های حلال سپری کند که این زمان، کمک به آن دو وقت خواهد بود.»3
ضرورت برنامه ریزی
در منابع اسلامی به چند جهت برنامه ریزی را ضروری و لازم دانسته است.
1- عمر و زمان به سرعت در حال گذشت است و گذشت آن محسوس نیست.
علی(ع) فرمود: «الفرصة تمرّ مرّ السّحاب؛4 زمان و فرصت همچون ابر در حال گذر است.»
2- عمر و زمان قابل بازگشت نیست و به هیچ طریقی نمی توان آن را برگرداند.
علی(ع) فرمود: «الفرصة سریعة الفوت، و بطیئته العود؛5 فرصت به سرعت می گذرد و به کندی برمی گردد.»
3- زمان با هیچ چیز قابل معاوضه نیست.
علی(ع) فرمود: «الفرصة غنمٌ؛6 زمان و فرصت غنیمت و منفعتی است (که با چیزی قابل معاوضه نیست.)»
هر سرمایه ای را انسان از دست دهد قابل جبران است جز سرمایه عمر و زمان که قابل جبران نیست.
فخر رازی در ذیل آیه «والعصر انّ الانسان لفی خسرٍ؛7 به عصر سوگند که انسان ها هم در زیانند.» چنین می گوید: «یکی از بزرگان پیشین می گوید: معنی این سوره را من از مرد یخ فروشی آموختم که فریاد می زد و می گفت: «ارحموا من یذوب رأس ماله ارحموا من یذوب رأس ماله؛ رحم کنید به کسیکه سرمایه اش ذوب می شود،رحم كنید به كسی كه سرمایه اش ذوب می شود.» پیش خود گفتم: این است معنی «انّ الانسان لفی خسرٍ» عصر و زمان بر او می گذرد و عمرش پایان می گیرد و ثوابی کسب نمی کند و در این حال زیانکار است.»8
گویند: گدائی در مغازه مردی آمد به او گفت: یک گونی از این گردوها را به من عطا کن. صاحب مغازه گفت: گدای ناشی! کجا دیده ای یک گونی گردو را به عنوان گدایی به گدا بدهند؟ گدا کنار گونی نشست گفت: اجازه میدهی دانه ای از آن ها را بردارم، صاحب مغازه گفت: بردار، دوباره گفت: دومی را اجازه می دهی… صاحب مغازه گفت: گویا همان یک گونی را می خواهی یکی یکی از من بگیری.
روزگار هم سرمایه ما را لحظه به لحظه از دست ما می برد بدون اینکه متوجه آن باشیم.
رسول خدا(ص) فرمود: «انّ العمر محدودٌ لن یتجاوز احدٌ ما قدر له…؛9 عمر محدود است هیچ کس از مقداری که برای او تعیین شده است رد نمی کند.»
و فرمود: «کن علی عمرک اشحّ منک علی درهمک و دینارک؛10 بر عمر (و زمان) حریص تر باش تا نسبت به درهم و دینار.»
علی(ع) فرمود: «الفرصة غنمٌ؛ زمان و فرصت غنیمت و منفعتی است (که با چیزی قابل معاوضه نیست.)»
4- مدیریت زمان نشانه رشد اجتماعی و عامل سعادت اخروی است
رسول خدا(ص) فرمود: «انّ عمرک مهر سعادتک ان انفذته فی طاعة ربّک؛ عمر (و زمان) قیمت و بهای سعادت تو است اگر (با برنامه ریزی) در مسیر طاعت خدا به کار گرفته شود.»
و در جای دیگر فرمود: «احذروا ضیاع الاعمار فیما لایبقی لکم ففائتها لایعود؛11 از ضایع کردن عمر در چیزی که ماندگار نیست پرهیز کن چرا که عمرهای از دست رفته قابل برگشت نیست.»
5- لزوم انجام کارها در وقت خودش
لازم است هر کاری در زمان مقرر و مناسب خود انجام گیرد و این امر بوسیله برنامه ریزی میسر می گردد.
رسول خدا(ص) فرمود: «الامور مرهونةٌ باوقاتها؛12 هر کاری در گرو زمان خودش است.» از طرف دیگر اگر فرصت دادی و با برنامه ریزی در زمانش انجام ندادی دچار حزن و اندوه می شود.
پیامبر اکرم(ص) فرمود:« اضاعةٌ الفرصة غصّةٌ؛13 ضایع کردن فرصت (در مسیر غیر صحیح) غصّه می آورد.»
و فرمود: «ترک الفرص غصصٌ؛14 ترک فرصت ها (و بهره برداری نکردن) غصّه ها در پی دارد.»
6- راه رسیدن به موفقیت
معروف است که امام راحل (ره) آن قدر منظم بود که عرب مغازه دار بازار هویش نجف، با آمدن او ساعت خود را تنظیم می کرد.
«مارون کور» با برنامه ریزی دقیق، یکی از آثارش را در ضمن رفتن از خانه بیماری به خانه بیمار دیگر نوشت.»15
و دکتر «برزی» زبان فرانسوی و ایتالیایی را هنگام رفتن به اداره و بازگشت از آن یاد گرفت.»16
شیخ انصاری با برنامه ریزی که داشت علاوه بر کارهای اصلی، هر روز یک جزء قرآن، یک نماز جعفر طیار، زیارت جامعه و زیارت عاشورا می خواند.17
7- از لحظات عمرمان پرسش می شود
علی(ع) فرمود: «انّ عمرک عدد انفاسک و علیها رقیب یحصیها؛18 عمرت همان تعداد نفس های تو است که بر آن نگهبانی است که آن را شمارش می کند.»
رسول خدا(ص) فرمود:«لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتی یسئل عن اربعٍ عن عمره فیما افناه و عن شبابه فیما ابلاهً…؛19 بنده در روز قیامت، گام از گام بر نمی دارد مگر آن که از چهار چیز پرسیده شود: از عمرش که چگونه سپری ساخته، و از جوانی اش که چگونه هدر داده است…»
اکنون که به فرمایشات اولیای والا مقام دینمان توجه کردیم سایسته است که قدر لحظه به لحظه زندگیمان را بدانیم چه در تعطیلات باشیم سر کلاس در و یا در مسیر عبور و مرور نباید این سرمایه غیر قابل جبران را به حراج گذاشت و در ازای هیچ به باد فنا داد .
الان که در تعیطلات نوروز به سر میبریم بهترین موقعیت است که نظری به روند زندگی خود بیندازیم که چگونه عمر خود را به بطالت می گذارنیم نباید به بهانه اینکه تعطیلی است تلاش در جهت کسب معرفت را نیز تعطیل کرد و افتاد در بند خور و خواب و شهوت و شکم باید سعی کرد در سفر و حضر در همه جا و همیشه عنان اختیار گذشت زمان را در دست داشته باشیم و لحظه ای را بیهوده از دست ندهیم که این بیهودگی دست از سر ما برنخواهد داشت و روزی باید پاسخگو باشیم .
پس شایسته است که برنامه دقیق و منظمی برای در امان نگه داشتن سرمایه عمرمان از خزلان و نابودی بیندیشیم .
نکاتی برای داشتن یک برنامه ریزی دقیق
1- ظرافت و دقت
در موفقیت هرکاری، برنامه ریزی امکانات، تلاش و… لازم است امّا هیچ چیزی به اندازه برنامه ریزی دقیق در موفقیت و انجام کارها مؤثر نیست.
علی(ع) می فرماید:«التّلطّف فی الحیلة اجدی من الوسیلة؛ ظرافت و دقّت در برنامه ریزی بهتر از امکانات است.»
قرآن کریم درباره اصحاب کهف که از خواب طولانی بیدار شدند یکی از آن ها گفت: «اکنون یک نفر را با این سکه ای که دارید به شهر بفرستید تا بنگرد کدامین نفر از آن ها غذای پاکتری دارند، از آن مقداری برای روزی شما بیاورد، امّا باید نهایت دقت را به خرج دهد و هیچ کس را از وضع شما آگاه نسازد، چرا که اگر آن ها از وضع شما آگاه شوند سنگسارتان می کنند، یا به آیین خویش شما را باز می گردانند…»20
در این آیه هم از برنامه ریزی اصحاف کهف خبر داده و هم از دقّت و ظرافت کاری آن ها در برنامه ریزی که باید از غذای پاک و حلال خریداری شود، و در رفت و آمدها مسئله امنیتی را مراعات کند و… این ها دقت ها و ظرافت های برنامه ریزی است.
رسول خدا (ص) فرمود: «لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتی یسئل عن اربعٍ عن عمره فیما افناه و عن شبابه فیما ابلاهً…؛ بنده در روز قیامت، گام از گام بر نمی دارد مگر آن که از چهار چیز پرسیده شود: از عمرش که چگونه سپری ساخته، و از جوانی اش که چگونه هدر داده است…»
2- تفکر و تدبر :
برنامه ریزی خوب و عمیق و همه جانبه زاییدة فکر خوب و ژرف اندیشانه است اگر کسی بخواهد برنامه ریزی خوبی داشته باشد باید در مورد آن کار، جوانب آن، عاقبت و آینده آن خوب فکر کند، البته از این نکته نیز غافل نشود که فکر زیاد و دقّت و عاقبت اندیشی بیش از حد انسان را دچار وسواس می کند.
علی(ع) فرمود:«الحیلة قائدة الفکر؛21 چاره اندیشی حاصل اندیشیدن است.»
هر چیز چاره ای دارد :
در زندگی انسان گاه انبوه مشکلات سر راه انسان سبز می شود که ممکن است انسان مأیوس شود و یا خود را در بن بست ببیند، ولی باید توجّه داشت که می توان با برنامه ریزی و چاره اندیشی کارها را سامان داد و گره ها را یکی پس از دیگری باز کرد.
علی(ع) فرمود:«لکلّ شی حیلةٌ؛22 هر چیزی چاره ای دارد.»
در قدیم گاهی برخی علما برای مطالعه در شب ها چراغ نداشتند با این حال برای مطالعه خویش برنامه داشتند، محدّث بزرگ سید نعمت الله جزایری می گوید:
ما در روشنایی ماه کتاب می خواندیم و من کتابهای “کافیه” و “شافیه” و الفیه ابن مالک را حفظ می کردم و شبهایی که روشنایی ماه نبود کتابهایی را که حفظ کرده بودم از حفظ تکرار می کردم، در تابستان گاهی تا اذان صبح مطالعه می کردم و بعد اذان می خوابیدم آنگاه به تدریس می پرداختم.23
3- مشورت
مشورت و کمک گرفتن از نظرات و تجربیات دیگران اصل مهمی است در اسلام، خصوصاً در برنامه ریزی های گروهی، مشورت امر ضروری تر است چون هم باعث غنای برنامه ریزی می شود و هم عامل جذب و همکاری دیگران. علی(ع) زیبا فرموده، آنجا که می گوید:«من جهل وجوه الآراء اعیته الحیل؛24 کسی که از آرای گوناگون آگاه نباشد (چاره اندیشی نتواند و) برنامه ریزی او را خسته خواهد کرد.»
قرآن صریحاً به پیامبر اکرم(ص) دستور می دهد، که در برنامه ریزی اجرای احکام و امورات با مردم مشورت کن.
«و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکّل علی الله؛23 با آن ها در کارها مشورت کن امّا هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکّل کن.»
چنانکه در جنگ بدر لشکر اسلام طبق فرمان پیامبراکرم(ص) می خواستند در نقطه ای اردو بزنند یکی از یاران حضرت به نام (حباب بن منذر) عرض کرد ای رسول خدا(ص) این محلی را که برای لشکرگاه انتخاب کرده اید طبق فرمان خداست که تغییر آن جایز نباشد و یا صلاحدید خود شما می باشد.
4- به هم نزدن برنامه
برنامه ریزی وقتی ظریف و دقیق بود، باید با جدّیت تمام اجرا و عملی گردد به هیچ وجه اجازه ندهیم کارهای دیگر مانع انجام آن گردد. به این خاطره توجّه کنید.
یکی از دوستان شهید رجایی می گوید: در سال 52 یا 53، روزی به اتفاق رجایی برای خوردن ناهار قرار گذاشتیم وقتی به خیابان ولی عصر، سه راه شهید بهشتی رسیدیم. ناگهان رجایی گفت:«ماشین را نگهدارید!» ماشین را متوقف کردیم. گفتم چه شده است؟ گفت: بریم مسجد و نماز بخوانیم.
گفتم: رفقا منتظرند: گفت: والله من با خدای خود عهد کرده ام که همیشه قبل از ناهار، نماز ظهر و عصر را بخوانم. قبل از شام، نماز مغرب و عشاء را، و قبل از صبحانه نماز صبح را بخوانم، و اگر یک روز این برنامه را ترک کردم به عنوان جریمه یک روز، روزه بگیرم. شما که راضی به جریمه شدن من نیستید.»24
معروف است که امام راحل، در پاریس در حال مصاحبه با خبرنگاران بودند وقتی متوجه وقت نماز می شود مصاحبه را قطع می کند و نماز را اقامه می کند.
و از آقای فرقانی یکی از اطرافیان امام راحل نقل شده که در روز رحلت آقا مصطفی فرزند برومند امام راحل برنامه ملاقات با فقیری را که بنا بود به او کمک شود ترک نکرد .
5- توکل و توسّل :
با همة برنامه ریزیهای دقیق در انجام کارها تکیه بر خدا باشد تا او توفیق را رفیق انسان سازد. علی(ع) فرمود:«لا ینفع اجتهادٌ بغیر توفیق؛25 تلاش (در کنار برنامه ریزی) بدون توفیق (الهی) سود نخواهد بخشید. (و به جایی نخواهد رسید).»
لذا قرآن کریم وقتی دستور مشاوره به پیامبراکرم(ص) را می دهد، که در اجرای احکام دستورات الهی و برنامه ریزی آن با مردم مشورت کن می فرماید:«فاذا عزمت فتوکّل علی الله انّ الله یحبّ المتوکّلین؛26 امّا هنگامی که (با برنامه ریزی) تصمیم گرفتی بر خدا توکّل کن زیرا خداوند متوکّلان را دوست می دارد.»
و همین طور توسّل به پیامبراکرم(ص) و امامان معصوم(ع) در کنار برنامه ریزی و تلاش فراموش نشود.
تلخیص و فرآوری: محمدی
گروه دین تبیان
پی نوشت ها:
1. نهج البلاغه، محمددشتی، نامه47، ص558 .
2. همان، حکمت390، ص724 .
3. کافی، کلینی، بیروت، دارصعب و دارالتعادف، 1401ق، ج5، ص87، ح1 .
4. نهج البلاغه، حکمت2، منتخب میزان الحکمه، محمدی ری شهری، قم دارالحدیث، ص403 ح4984 .
5. منتخب میزان الحکمه، ص403، ح4985 .
6. همان، ص403، ح4987 .
7. سوره والعصر، آیات1-2.
8. تفسیر فخر رازی، ج32، ص85 به نقل از تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، ج27، ص296 .
9. منتخب میزان الحکمه، ص371، تنبیه الخواطر.
10. منتخب، ص371، مکارم الاخلاق، ج2، ص364ح2661 .
11. منتخب میزان الحکمه، ص371، ح4597 .
12. بحار، محمدباقر مجلسی، دارالکتب الاسلامیه، ج77، ص165، ح2، منتخب میزان، ص403 .
13. نهج البلاغه، حکمت، 118 .
14. بحار، ج77، ص165، ح2 .
15. چهل مجلس، احمد دهقان، قم، انتشارات ناصر، 1382، ص254 .
16. همان.
17. همان، ص253 .
18. منتخب میزان الحکمه، ص371، ح4589 .
19. خصال صدوق، قم مؤسسة النشرالاسلامی، 1414ق، ص253، ح125 .
20. فابعثوا احدکم بورقکم هذه الی المدینة فینظر ایها ازکی طعاماً فلیئتکم برزقٍ و لیتلطف و لا یشعرنّ بکم احداً. (سوره کهف، ایة 19-20).
21. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، دارالحدیث، ج3، ح4498 .
22. همان، ح4501 .
23. گوهروقت، سیدابوالحسن مطلّبی، تهران سازمان تبلیغات اسلامی1372، ص155 .
24. میزان الحکمه، ج3، ح4502 .
25. سورة آل عمران، آیه 159 .
26. قصه های معنوی، محمدرضا اکبری، انتشارات پیام عترت، دوم، 1378، ص42 .
نویسنده: حجة الاسلام سید جواد حسینی
من عاشق محمدم
اشعار امام خامنه اي حفظه الله
یاران خراسانی
سر خوش ز سبوی غم پنهانی خویشم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم
در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیش
چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم
لب باز نکردم به خروشی و فغانی
من محرم راز دل طوفانی خویشم
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمری است پشیمان ز پشیمانی خویشم
از شوق شکرخند لبش جان نسپردم
شرمنده جانان ز گرانجانی خویشم
بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم
هر چند « امین » بسته دنیا نیم اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم
حضرت حجت علیه السلام از ما التماس دعا دارد!
حضرت حجت علیه السلام از ما التماس دعا دارد!
آقایی که زیاد به مسجد جمکران میرود، میگفت: آقا(1) را در مسجد جمکران دیدم، به من فرمود: به دل سوختگان ما بگو برای ما دعا کنند، و یک مرتبه از نظرم غائب شد، نه این که راه برود و کم کم از نظرم غائب شود! همین آقا هفتهی قبل از آن هم، حضرت را در خواب دیده بود. ولی افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران میروند، و نمیداند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آن ها دارد که برای تعجیل فرج او دعا کنند! چنان که به آن آقا(2) فرموده بود: این ها که به این جا آمدهاند، دوستان خوب ما هستند، و هر کدام حاجتی دارند: خانه، زن، فرزند، مال، ادای دین؛ ولی هیچ کس در فکر من نیست! آری، او هزار سال است که زندانی است، لذا هر کس که برای حاجتی به مکان مقدسی مانند مسجد جمکران میرود، باید که اعظم حاجت نزد آن واسطهی فیض، یعنی فرج خود آن حضرت را از خدا بخواهد.
1. حضرت غائب-عجل الله تعالی فرجه الشریف-
2. شیخ ابراهیم حایری-رحمه الله- در حال اعتکاف در مسجد کوفه
به خاطر گناهان ما خائف است!
در زیارت حضرت غایب-عجّل الله تعالی و فرجه الشریف- وارد شده است: “السلام علیک أیُّها المهذَّب الخائف!"(1) سلام بر تو ای آراستهی بیمناک! با این که اگر انسان خائن باشد، باید خائف باشد، و شخص مهذب و بیگناه و پاک از کسی بیم ندارد، ولی آن حضرت با آن حریم پاک، از اظهار خود خایف است. بنابراین، از گناه ما و به خاطر اعمال ما است که آن حضرت هزار سال در بیابان ها در به در و خائف است.
1. بحارالانوار، ج99، ص215
سيد خراساني
بر رخ خامنه ای سید خوبان صلوات،
بر جمال خوش این ماه خراسان صلوات،
بر همه دشمن او لشگر شیطان لعنت،
بر قد وارث آن پیر جماران صلوات.
وظيفه زنان نسبت به انجام كارهاى خانه
ما در يك كشور خارجى زندگى مى كنيم اينجا آقايان همه وظايف و امور خانه را به عهده زنان گذاشته اند و زنان در خانه براى خود وقت هيچ فعاليتى ندارند و مواقع تفريح هم براى آنها فراهم نمى کنند، اين چه حکمى دارد؟
همسران مجاز نيستند زنان خود را مکلف به انجام کارهاى خانه کنند، و زنان شوهردار در کارهاى شخصى خود آزاد هستند و نسبت به شوهرانشان هيچ تکليفى زائد بر اداى حقوق زناشويى ندارند.
منبع:سایت رهبری،استفتائات جدید،ازدواج وطلاق،حقوق زوجین،وظيفه زنان نسبت به انجام كارهاى خانه
مسافرت شغلي
لطفا بفرمایید چه جور مسافرت های شغلی ، نمازشان کامل است ؟
در سفرهای متعدد شغلی (چه “شغله السفر” مثل راننده ، خلبان و چه “شغله فی السفر” مثل معلم ، کارگر) با داشتن ملاک سفرهای شغلی نماز تمام است ولی در سفرهای غیر شغلی نماز قصر است. ملاک در سفرهای شغلی آن است که هر کمتر از ده روز یک بار یا بیشتر در سفر بوده و حداقل به مدت دو سه ماه در رفت و آمد باشد، که از سفر سوم به بعد نمازش تمام و روزه اش صحیح است. و در سفر اول و دوم نماز قصر است و روزه صحیح نیست، هرچند طولانی باشد.
آیت الله خامنه ای، استفتائات جدید، ج1، س231 و 232؛ اجوبة الاستفتائات، س640، امر هفتم و س641
دلتنگ مولا
آثار معرفت امام زمان عليه السلام (یاد کردن پیوسته از امام عصر)
یاد کردن پیوسته از امام عصر :
از دیگر آثار و نشانه های معرفت امام یاد کردن از ایشان به مناسبت های مختلف و حتی به صورت دائمی و همیشگی است . این حالت نتیجه محبت به ایشان می باشد . انسان وقتی کسی را دوست دارد ، به اندازه محبتش نسبت به او از یاد او غافل نمی شود ، ممکن است پیوند قلبیش با محبوب به اندازه ای قوی گردد که نتواند او را فراموش نماید . لذا در زمان غیبت که اهل معرفت از دیدن ظاهری حضرت محروم هستند هرگز او را قلبا از یاد نمی برند .
البته این ذکر امام (علیهم السلام) مراتبی دارد . به تعبیر مرحوم آیه الله سید محم تقی موسوی اصفهانی صاحب کتاب شریف « مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) » مومنان در یاد کردن از مولای خود به مقتضای درجات ایمان و مراتب معرفت و یقین خود ، درجات متفاوت و مراتب مختلفی دارند . سپس صاحب مکیال تذکراتی درباره چگونگی زنده نگه داشتن یاد امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در شبانه روز بیان کرده اند که ما ترجمه عبارات ایشان را در اینجا نقل می کنیم .
« چون صبح کنی پس بدان که این زندگی که خدا به تو داده به برکت آن حضرت است پس او را سپاس بگزار و خدا را به این نعمت شکر کن و مواظب خودت باش که مبادا این نعمت را در غیر رضای او صرف کنی که مایه تیره روزی تو خواهد شد . پس چنانچه در معرض گناهی قرار گیری به یاد آور که مولایت در این حالت زشت تو را می بیند ، پس به پاس احترام او گناه نکن . و اگر کار خوبی پیش آید به انجام آن سبقت کن . و بدان که آن نعمتی است الهی که خدا آن را به برکت مولایت به تو بخشیده است و در هر بامداد و شامگاه بر آن جناب سلام کن ، سلام غلامی که مشتاق دیدار اوست و از فراقش در سوز و گدار است ، سلام مخلصی که اشکهایش بر گونه هایش سرازیر است و باور دارد که در خدمت مولایش ایستاده است .
و چون هنگام نماز خواندنت فرا رسد حال مولایت را در وقع ایستادنش در پیشگاه خدای بزرگ متذکر شو . و با حضور قلب و خشوع جسم و چشم پوشی از غیر خدا به آن بزرگوار تاسی کن و بدان که توفیق یافتنت به این امر ، جز به برکت مولایت نیست . و این عبادت جز به موالات و پیروی آن حضرت از تو پذیرفته نمی شود و چون از نماز فارغ شدی آن حضرت را به سوی خدا وسیله و شفیع قرار ده که آن نماز را از تو قبول فرماید و پیش از هر دعایی به دعا کردن برای او آغاز کن و هرگاه حاجتی برایت پیش آید آن را بر حضرتش معروض دار و به درگاهش زاری کن تا او به درگاه خدا در بر طرف کردن آن از تو شفاعت کند . »
اگر کسی معرفت صحیح نسبت به آن حضرت داشته باشد می داند که همین ذکر خود از بزرگترین عبادات است .
ذکر امام هم به یاد او بودن است و هم یاد کردن از او . اولی یک عمل قلبی است و دومی یک عمل خارجی . اولی برای خود انسان است و دومی برای خود و دیگران .
یکی از نشانه های یاد امام شرکت در مجالسی است که از ان امامان یاد می شود .
امام رضا (علیهم السلام) می فرمایند :
«من ذکر بمصابنا فبکی و ابکی لم تبک عینه یوم تبکی العیون … من جلس مجلسا یحیی فیه امرنا ، لم یمت قلبه یوم تموت القلوب »1
کسی که به یاد مصیبت های ما افتد پس بگرید و بگریاند چشمش آن روز که چشم ها گریان است گریان نمی شود …. کسی که بنشیند در مجلسی که امر ما در آن زنده داشته می شود ، آنروز که همه دلها می میرند دل او نمی میرد .
پی نوشت:
1. بحار الانوار (ج 44 )
منبع اصلی:
مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیه السلام
مبتلا شدن انسان به بلای معصوم (علیهالسلام)
مبتلا شدن انسان به بلای معصوم (علیهالسلام)
سلوك به بلای سیّدالشّهدا (علیهالسلام)، یعنی؛ در این ماجرا وارد و با عاشورا سالك شدن. نه فقط بلای سیّدالشّهدا(علیهالسلام)، بلكه بلای چهاره معصوم(علیهمالسلام)، از جمله امام زمان (علیهالسلام) كه ایشان مبتلاترین انسانهای عالمند، كیست كه این را بفهمد؟!
راوی میگوید: بر امام صادق(علیهالسلام) وارد شدیم، وضع حضرت متغیّر بود و به شدت گریه میكردند و میفرمودند: غیبت تو خواب را از من گرفته است، سپس فرمودند: كتاب جفر را نگاه میكردم به غیبت حضرت و حوادث آن رسیدم.
یكی از بزرگترین درسهای سوره یوسف این است كه، حضرت یعقوب (علیهالسلام) با غیبت ولیّ خدا چگونه برخورد كرده است، همیشه مشغول بوده در حالی كه، پیغمبر خداست و مقام عصمت دارد، باید دائماً به خدا مشغول باشد، اگر گریه بر یوسف سلوكآور نبود، گریه نمیكرد؛ چون انبیا حتی كار مباح هم انجام نمیدهند، چطور حضرت یعقوب(علیهالسلام) اینقدر گریه نموده و نسبت به آنهایی كه این كار را كردهاند كظم غیظ میكند به طوری كه چشمها سفید و كمر خم گردید، بعد هم متهم به جنون شد، باز هم دست بردار نبود. باید با بلا و غیبت ولیّ خدا اینطور برخورد كرد، نه اینكه ولیّ خدا مبتلاست، تو بخوابی؟! «عزیزٌ علیّ أن تحیط بك دونی البلوی.»
وبلاگ دار العرفان
نحوه اجازه
1- عبد الرحمن بن ابى عبد اللَّه گويد: از امام صادق (ع) در باره قول خداى عزّ و جلّ: «به خانه هايى غير از خانه هاى خودتان وارد نشويد مگر اين كه مأنوس شويد و بر اهل خانه سلام كنيد» پرسيدم، امام فرمود: منظور از استيناس در موقع ورود به خانه صدا را بلند كردن و سلام نمودن است.
2- ابو الصباح گويد از امام محمّد باقر (ع) در باره قول خداى عزّ و جلّ كه «چون به خانه هايى وارد شويد بر خودتان سلام كنيد» پرسيدم، امام فرمود: منظور سلام كردن بر اهل خانه است و آنها كه پاسخ سلام او را مى دهند، پس اين سلام بر او مى باشد.
3- امام باقر (ع) فرمود: هر گاه وارد خانه خويش مى شويد اگر كسى در خانه باشد بر او سلام كنيد، و چنانچه كسى نباشد بگوييد
«السّلام علينا من عند ربّنا»
(سلام بر ما از جانب پروردگار ما) چرا كه خداى عزّ و جلّ فرمود: «تحيتى با بركت و پاكيزه از نزد خدا است.»
آداب معاشرت از ديدگاه معصومان عليهم السلام (ترجمه وسائل ) ،باب عدم جواز ورود به خانه غير بدون اجازه و خبر دادن و سلام كردن ، ص 69.
مرتبه اول مراقبه
1. عمل به واجبات و ترک معاصی و محرمات
2.مداومت بر نافله شب و شفع و وتر
3. مداومت بر تسبیح حضرت فاطمة زهرا علیها السلام بعد از نمازهای واجب
4. مداومت بر دعای صباح حضرت مولی الموحدین علیه السلام
5. مداومت بر طهارت در همه اوقات
6. مداومت بر دعای کمیل
7. مداومت بر تلاوت قرآن
8. مداومت بر عرض طاعت و تبعیت ، تجدید عهد و بیعت ، و اظهار مودت ومحبت نسبت به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه
9. مداومت بر عرض طاعت و تبعیت، تجدید عهد وبیعت ، و اظهار مودت و محبت نسبت به حضرات معصومین علیه السلام
10. مداومت بر روزه سه روز از هر ماه( اولین 5 شنبه ماه ، 4 شنبه وسط ماه یعنی اولین چهار شنبه بعد از دهم ماه ، و آخرین 5 شنبه ماه).
محمد شجاعی / مقالات(طریق عملی تزکیه )/ انتشارات سروش
جامانده از زیارت اربعین
اربعین، ستون ولایت و مقدمه ساز ظهور
حجت الاسلام جواد طوبایی- شیخ طوسی (ره) روایتی را از امام حسن عسکری(ع) نقل می کند به این مضمون که:«علامات المؤمن خمس: صلاة الاحدی و الخمسین و زیارة الأربعین و التختّم فى الیمین و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرّحمن الرّحیم» نشانه های مؤمن پنج چیز است: به جای آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله) و زیارت اربعین، انگشتر را بر دستِ راست نهادن، پیشانی را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم الله الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.
آنچه مشخص است اینکه امام در این روایت بنا دارند وجه تمایز شیعیان را با سایر مذاهب اسلام بیان نمایند چرا که بلند گفتن بسم الله، پیشانی بر مهر نهادن و انگشتر در دست کردن همه از وجوه تمایز شیعیان با سایر مذاهب اسلامی است. غیر شیعه یا بسم را نمی گویند یا آهسته می گویند. اربعین هم که قطعاً از خصوصیات شیعیان به شمار می رود و جالب اینکه آنچه مسلم است اربعین گرفتن فقط برای سیدالشهداء (ع) توصیه شده است و بس. تنها نقطه مبهم در این روایت که ظاهراً وجه تمایز شیعه نیست اقامه 51 رکعت نماز است.
شاید دلیل ذکر این خصوصیت تشویق شیعیان به توجه به نوافل مستحبی روزانه باشد زیرا خیلی از شیعیان نسبت به این مهم توجه کافی را ندارند.
با توضیحات فوق باز هم شاید این سوال در اذهان باقی بماند که چرا در بین این همه ادعیه و اعمال زیارت اربعین نشانه مومن شمرده شده است؟
شاید امام قصد داشته اند با این بیان اهمیت محبت حضرت سیدالشهداء (ع) را مشخص کنند. قطعاً خود محبت و دوست داشتن حضرت اباعبدالله (ع) در نمایان کردن اعتقادات تشیع موضوعیت خواهد داشت ولی امام برای این منظور زیارت اربعین را نام برده اند که جزء اعتقادات خاص شیعیان محسوب می شود. البته شاید این شبهه مطرح شود که مراد از زیارت اربعین زیارت چهل مومن باشد. این فرض قطعاً غلط است زیرا اولاً این مسئله اختصاص به شیعه ندارد. ثانیاً الف و لام عهد در کلمه «الاربعین» در روایت فوق نشان می دهد مقصود امام همان اربعین معروف و مشهور بین مردم است.
آیت الله جوادی آملی در کتاب شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی می نویسد: «اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست که از نشانه های ایمان است، بلکه طبق این روایت در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. بر پایه این روایت، همان گونه که نماز ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه کربلا نیز ستون ولایت است.»
از طرفی وقتی به محتوای زیارت اربعین نگاه می اندازیم به نکاتی بر می خوریم که نشان دهنده میزان اهمیت آن خواهد بود. در این زیارت دو هدف اساسی تبیین می شود و این اهداف همان هدف های رسول اکرم و انبیای الهی است؛ یکی عالم کردن مردم و دیگری عاقل نمودن آن ها با تهذیب نفس. این دو در زیارت اربعین به زیبایی ترسیم می شود به گونه ای که علت عداوت منکران رسالت و دشمنان ولایت را حب دنیا و زر و زیور آن بر می شمارد: «و تَغطْرَس و تَرَدّی فى هواه.»
عبارتی در این زیارت است که والاترین معارف در آن گنجانده شده است: «فأعذر فى الدعا و منح النصح و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة» یعنی آن حضرت با اتمام حجت بر خلق، هر عذری را از امت رفع کرد و اندرز و نصیحت آنان را با مهربانی انجام داد و خون پاکش را در راه تا بندگانت را از جهالت و حیرت و گمراهی نجات دهد.در ابتدای این زیارت امام صادق (ع) با سه صفت حَبِيب الله و خَلِيلِ اللَّهِ و صَفِيِّ اللَّه جد خویش را توصیف می نمایند. این صفات همان ویژگی های سه نبی اولوالعزم یعنی نبی اکرم (ص)، حضرت ابراهيم (ع) و حضرت آدم است.گویا حضرت می خواهند با این تعبیر چنین بیان کنند که وجود سیدالشهداء (ع) عصاره تمام انبیای عظام است و شهادتشان در ردیف شهادت همه انبیای الهی. البته امام صادق (ع) در بخش دیگر زیارت این معنا را تایید می نمایند: «السَّلَامُ عَلَي… اَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْاَنْبِيَاءِ»؛ سلام بر كسی كه تمام ميراث انبياء را به وي عطا كردی.آن نتیجه اینکه همین محوریت و عصاره بودن این حرکت عظیم به نسبت حرکت تمام انبیای الهی ارزش والای اربعین و زیارت آن را بیان می کند. گویی بزرگداشت اربعین مساوی است با بزرگداشت و تایید حرکت و قیام تمام انبیاء از آدم تا خاتم علیهم السلام.زیارت اربعین در کنار معرف فوق تفکر و قیام حسینی را با قیام مهدوی پیوند می زند آنجا که می فرماید: «به رجعت شما ايمان دارم؛ شريعت من و ختم كارهای من به هدايت شماست و خواسته قلبی در مقابل خواسته قلبی شما تسليم است و در تمام امور پيرو شما هستم و براي ياری دادن شما آماده ام تا خداوند اذن دهد پس من با شما هستم و نه همراه دشمنان شما.»در واقع این زیارت به صراحت و مستقیماً موضوع رجعت را بیان می کند. امروز وقتی این شکوه عظیم و این نمایش فوق العاده چندین میلیونی را در ایام اربعین حسینی مشاهده می کنیم بیش از هر زمان دیگری به آمادگی شیعیان برای ظهور مولایشان پی می بریم و چه بسا امام صادق (ع) با علم امامتش در این فرازهای زیارت به این شکوه و عظمت امروز نجف تا کربلا اشاره داشته اند. در واقع روز اربعين را می توان خلاصه تاريخ اعتقادي سياسی تشيع دانست كه در نهایت به قيام و نهضت حضرت مهدی (عج) ختم می شود. این تنها بخش اندکی از معارف عظیم زیارت اربعین بود. به راستی که با کنار هم قرار دادن نکات فوق و مشاهده شور و شوق وصف ناپذیری مراسم اربعین -که هر سال هم بر شکوهش افزوده می گردد- می توان نسبت به سخن امام حسن عسکری (ع) فهم بيشتري پيدا كرد كه چرا زيارت روز اربعين از علائم مومنين است.
* مدیر آستان مقدس امامزاده سیداسماعیل
سایت هفته نامه شما
توصیه های شیخ حسین انصاریان به زائران اربعین
عقیق:همزمان با آغاز پیاده روی عظیم اربعین حسینی در گوشه و کنار برخی به صورت کنایه سئوالاتی را در این زمینه مطرح میکنند که ممکن است خواسته یا ناخواسته به این حرکت بزرگ ضربه بزنند، پاسخ حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان را در این زمینه با هم می خوانیم:
*با تشکر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید، لطفا اجمالی از ارزش و پاداش زیارت امام حسین علیهالسلام را بیان فرمایید:
یکی از مسائل مهمی که قریب پانزده قرن در جهان تشیع مطرح است، مسأله زیارت حضرت ابا عبدالله الحسین میباشد و زمینۀ این زیارت مبارک، توسط رسول خدا صلیالله علیه و آله وسلم بنا شده و پس از پیامبر به طور متواتر ائمه طاهرین علیهمالسلام بدان تأکید کردهاند؛ بنابراین مسأله زیارت امام حسین از زمان تولد مبارک ایشان، توسط پیامبر خدا صلیالله علیه و آله وسلم توصیه شده و مباحث مربوط به پاداش زیارت به قبل از حادثه عظیم عاشورا مربوط است تا اینکه پس از واقعه عاشورا و شهادت حضرت و یاران با وفایشان این مسأله [زیارت] به طور عمیقتر و گستردهتر شکل گرفت.
مردم مؤمن نیز با توجه به روایات مربوط به زیارت حضرت، همواره حاضرند هر سختی و مشقت را با جان و دل پذیرا باشند؛ چراکه زیارت حضرت به عنوان بهترین راه تقرب به پروردگار معرفی شد؛ امام صادق علیهالسلام میفرماید: «مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَیْنِ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَتَبَهُ اللَّهُ فِی أَعْلَى عِلِّیِّین؛ هر کس به زیارت حسین علیهالسلام برود در حالى که مقام و منزلت وى را بشناسد، خداوند او را در اعلى علیین بهشت جای میدهد».
البته سبک، کلمات و ترکیب برخی از روایات بیانگر ضرورت و شبهه وجوب در زیارت حضرت سید الشهداء علیهالسلام دارند؛ بدین معنا که انجام عمل زیارت حضرت از مستحب بودن گذشته است، کثرت و بیان اینگونه روایات نشان دهنده این مطلب است که زیارت ابا عبدالله در مرز لزوم و وجوب است.
جایگاه زیارت سید الشهداء در نزد ائمه علیهمالسلام به اندازهای مقام دارد که فرمودهاند: اگر احتمال ضرر، در سفر حج بدهید به طوری که آن سفر شما را به مشقت و رنج بیاندازد، حج از شما ساقط است؛ اما در مسیر زیارت امام حسین تمام سختیها اعم از گرسنگی، تشنگی، پیادهروی، و طی جادههای طولانی همگی از پاداش برخوردار است؛ و حتی در برخی از روایات آنانی که توانایی زیارت دارند و نمیروند مورد سرزنش ائمه طاهرین علیهمالسلام قرار گرفتهاند؛ حنان از قول امام صادق میفرماید: «حنان میگوید: به امام صادق عرض کردم، چه میفرمایید درباره زیارت قبر مطهر حضرت حسین بن علی علیهمالسلام، زیرا از بعضی راویان احادیث شما به ما خبر رسیده که زیارت قبر آن حضرت با ثواب یک حج و عمره برابر است؟ امام فرمود: تعجب نکن کسی که میگوید به همه این ثواب میرسد؛ ولی تو قبر آن حضرت را زیارت کن و به آن حضرت جفا نکن، زیرا که آن حضرت سید جوانان شهید و سرور آقای جوانان اهل بهشت و همچون یحیی بن زکریا است و آسمان و زمین بر این دو نفر گریست.
*این همه سرمایهگذاری برای زیارت ابا عبدالله، از سوی پیغمبر و ائمه طاهرین علیهمالسلام برای چه بوده است؟
اقدام ابا عبدالله در روز عاشورا، ضامن حفظ زحمات همه انبیاء و ائمه طاهرین بوده است، یعنی اگر حادثه کربلا اتفاق نیفتاده بود، تمام زحمات انبیا فراموش میشد، چراغ دین خاموش میشد؛ اما این زیارت از طرف زائران حتماً باید با معرفت به حضرت انجام بگیرد. «هارون بن خارجه نقل کرده است که به امام صادق عرض کردم: «روایت مى کنند که هر کس قبر امام حسین را زیارت کند، [ثواب] یک حج و یک عمره براى او محسوب مىشود، حضرت فرمود: به خدا سوگند هر کس که از روى معرفت او را زیارت کند، خداوند گناهان وى را از اول تا به آخر مى بخشد.»
زیارت با معرفت یعنی اینکه مقام و منزلت حضرت را نزد خدا بشناسد که امام واجب الاطاعه است و اهداف والای او را در نظر داشته باشد؛ چون کربلا تمام ارزشهای عالم را در خود جمع کرده است. همه پندها، موعظهها، نصیحتها، راهنماییها را دارد و به همین دلیل تاکید به زیارت شده است، و اینجایگاه زیارت را نشان میدهد؛ یعنی زائر باید به این باور برسد که میرود تا در یک کلاس بسیار مهمی که نمونهاش نیست شرکت کند و در این کلاس باید درس وفاداری، شجاعت، تقوا، دینداری، خدمت به مردم و خدمت به دین و عبادت کردن را فرابگیرد.
*چرا زیارت اربعین برای امام حسین تأکید شده است؟
علت تأکید، همان مسائل کلی است که برای پاداش و ثواب زیارت بیان شد؛ یعنی همان جایگاه، عامل شده که یک روزی را هم جدا قرار دهند، به نام اربعین، با توجه به روایات و آنچه که مورخان نگاشتهاند، اربعین روزی بوده که اهل بیت علیهمالسلام به کربلا برگشتند؛ شخصیت بزرگی همچون جابر بن عبدالله انصاری در اربعین به زیارت ابا عبدالله آمد؛ البته مبنا و ریشه زیارت اربعین را اهل بیت علیهمالسلام مطرح نمودهاند، و جالب است که یکی از علائم اهل ایمان را زیارت اربعین ابا عبدالله برشمردند؛ از حضرت امام حسن عسکرى منقول است که فرمودند: علامتهاى مؤمن پنج چیز است نماز پنجاه رکعت و زیارت اربعین و انگشتر به دست راست کردن و طرف پیشانى را بر خاک نهادن و بلند خواندن بسم اللَّه الرحمن الرحیم.
آنچه از لسان این روایت پیداست، حضرت امام حسن عسکرى زیارت اربعین را به عنوان یکی از علائم ایمان برشمردند، و این نشان از مقام والا و جایگاه بلندی است که خداوند به زائر امام حسین در این روز [اربعین] بر اهل ایمان عطا میکند و شاید دلیل طرح این موضوع از جانب ائمه علیهمالسلام برای این باشد که آنان اهداف بلند این قیام را برای همه دوران و زمانها نگریستهاند و میدانستند که این اربعین به تدریج گسترش مییابد؛ و همچون روزگار ما به یک راهپیمایی میلیونی که دلهای عالم را تکان میدهد، و همه قدرتها را شگفتزده میکند، مبدّل خواهد شد.
ما در اربعین ابا عبدالله بزرگترین راهپیمایی دوره تاریخ خلقت را داریم و این نام پرجاذبه ابا عبدالله است که زیارت اربعین را به اینجا رسانده که شیعهها و غیر شیعهها از همه جای دنیا عاشقانه، مرارتهای این سفر را با جان و دل میپذیرند که خود را در این روز به کربلا برسانند؛ و چه بسا که این حرکت عظیم موجب گردد که دلها به سوی خدا جلب شود و به همین واسطه بسیاری از غیر شیعیان نیز به تشیع مشرف شوند؛ و این اربعین به نوعی خود یک معجزه است که میلیونها انسان را مثل یک دریای خروشان در مسیر کربلا به راه میاندازد و دنیایی از نور امید را در دل شیعیان عالم فروزان میکند و این خود ضامن بقای تشیع و فرهنگ اسلام است؛ اربعین به همان میزان که موجب نور امید در دل دوستداران اسلام است، باعث رعب و وحشت دشمنان نیز میگردد؛ یعنی دشمن را در هر قدرت و جایگاهی هم که باشد میترساند. یکی از عوامل امید به نابودی دشمنان دین تا قبل از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، همین حرکت عظیم و دریای خروشان اربعین است.
آیا زیارت اربعین یا مراسم اربعین برای غیر سیدالشهدا وجود دارد؟
این چهلمی که در بین مسلمانها مرسوم است که برای امواتشان شب چهل میگیرند یا روز چهل میگیرند هیچ مدرک شرعی و دینی ندارد، و برگزاری مراسم چهلم برای اموات، متکی به هیچ دلیل دینی نیست؛ بنابراین اگر مردم برای امواتشان اربعین نگیرند هیچ مشکل شرعی و دینی ایجاد نمیشود و هیچ عیبی ندارد.
اربعین فقط خاص حضرت ابا عبدالله الحسین است، ائمه طاهرین علیهمالسلام نیز در خصوص اربعین امام حسین سفارش و توصیه نمودهاند، و نسبت به غیر امام حسین توصیهای ندارند؛ از اینرو این سکه فقط به نام وجود مبارک حضرت سید الشهداء علیهالسلام ضرب خورده و فقط اختصاص به ایشان دارد؛ و اکنون هم تبدیل به یک معجزه و جریان فرهنگی و اجتماعی شده است. در این اربعین ارزشهای وجودی مردم به منصه ظهور میرسد، آتش بُخل در وجودشان خاموش میگردد، و عاشقانه هزینه میکنند و برای ابراز ارادت به آستان حضرت ابا عبدالله، برای زوار غذا آماده میکنند و برای محل اقامت و پذیرایی از آنان با جان و دل کار میکنند. اربعین علاوه بر آثار اجتماعی که دارد، روز درمان بُخل و تکبر است؛ و روز شعلهور شدن کَرم و جود و سخا است. در حقیقت فضای اربعین یک فرصتی است برای پاکسازی درون از آلودگیهای اخلاقی و زمینه سازی برای ترسیم افق ظهور ارزشهای انسانی است.
مردم اگر بخواهند برای امواتشان کاری بکنند، باید مسائل حق الله و حق الناس از جمله بدهی و نماز قضای آن میت را در اولویت امور قرار بدهند؛ بنابراین چهلم گرفتن در خانهها و مساجد و هتلها، واجب نیست. در حدیث آمده است که در سنت شریفه، عزاداری سه روز بود نه بیشتر؛ از اینرو مردم اگر میخواهند به امواتشان خدمت کنند، باید به فکر آخرت آن میت باشند و پروندهاش را اصلاح کنند.
*آیا به مشقت انداختنن خود برای زیارت سیدالشهدا علیهالسلام جایز است؟
مطلبی که شاید در ذهن مردم باشد، طرح این مسأله است که آیا کسی که خود را به مشقت و زحمت برای زیارت امام حسین میاندازد، مشمول پاداش میشود؟ آیا در روایات برای زیارتی که با سختی و مذیقه و مشقتهایی همچون تحمل گرسنگی، تشنگی، خستگی و پیادهروی برای زیارت ابا عبدالله پاداش و ثوابی در نظر گرفته شده؟
در پاسخ به این پرسش، ابتدا چند نکته را متذکر میشوم؛ قرآن مجید و روایات به طور کلی پاسخ این پرسش را دادهاند، شما آیات جهاد قرآن مجید را بنگرید که پروردگار عالم میفرماید: در مسیر جهاد با دشمن گرسنگی و تشنگی و سختی است، ولی پروردگار عالم میفرماید: من در مقابل تحمل این همه مشکلات، پاداش عظیم میدهم. در روایتی پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم میفرماید: قَوْلِ النَّبِیِّ: أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا؛ برترین عملها سختترین آنها است.از خصائص امیرمؤمنان این بوده است که اگر عبادتی میخواستند انجام بدهند و آن عبادت مراتبی داشت، حضرت سختترین مرتبه را انتخاب میکرد، بنابراین اگر ما خود را پیرو آن امام میدانیم، باید روش و منش آن حضرت را الگوی رفتاری خود قرار دهیم تا با شکیبایی و تحمل بر مشکلات و سختیها فائق شویم؛ از اینرو میتوان به این نکته مهم رسید که آن پاداشی که در سختیها، در مشقتها هست در عبادت همراه با رفاه و زیارت با آسایش نیست.
یکی از زیارتهای سخت همین زیارت اربعین امام حسین است که مرسوم شده است مردم پیاده از نقاط مختلف و از کشورهای دیگر در اربعین به زیارت امام حسین مشرف میشوند؛ و این خیلی کار پرمشقتی است که همراه با خستگی و درد بدن و بیخوابی و اضطراب و ناامنی جادهها است، در عین حال چند میلیون نفر پیاده حرکت میکنند. به طور یقین با استناد به روایات معتبر این عمل جدای از ثواب روز اربعین امام حسین مشمول پاداش است. «على بن میمون صائغ، از حضرت امام صادق نقل کرده که آن حضرت فرمودند: اى على! قبر حسین را زیارت کن و ترک نکن. عرض کردم: ثواب کسى که آن حضرت را زیارت کند چیست؟ حضرت فرمودند: کسى که پیاده زیارت کند آن حضرت را، خداوند به هر قدمى که برمى دارد، یک حسنه برایش نوشته، و یک گناه از او محو مىکنند، و یک درجه مرتبهاش را بالا مىبرد. و وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکّل او مىکند که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد مى باشد را ننویسند. و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد. و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بیت رسولش مىباشی، به خدا سوگند! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد نمود.
وقتی که پیادهروی زیارت ابا عبدالله اینقدر اجر دارد، و زائر برای هر قدمی که برمیدارد، یک حسنه برایش نوشته، و یک گناه از او محو مىکنند، و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد، این خود مجوز پیادهروی است.
*چه توصیهای برای زائران اربعین حضرت سیدالشهدا دارید؟
اول اینکه لازم است این نکته را متذکر شوم که مردم ایران، و مردم مؤمنی که در هر کجای عالم زمین زندگی میکنند، باید این پیادهروی و زیارت ابا عبدالله به ویژه در اربعین را بر خودشان لازم بدانند، و آن را فرهنگ کنند. آن دسته از مردم که بنا بر مشکلاتی که دارند، قادر به پیاده رفتن به کربلا نیستند، سواره بروند و اگر هم توفیق زیارت نداشتید کمک بدهید، خدمت بکنید و هر کس به اندازه توان و وسعی که دارد به این کار خیر و عمل نیک کمک کند تا در نهایت به یک فرهنگ عمومی مبدّل گردد، لازم نیست بروید عراق چادر و خیمه بزنید، در همین شهرهای ایران چادر بزنید، و برای زائران حرم امام حسین صبحانه و نهار و شام آماده کنید. محل استراحت و اقامت فراهم نمایید و این زوار را تا مرز بدرقه کنید. هر نوع هزینه برای ابا عبدالله بشود، پاداش آن نزد خدا محفوظ است. اگر بخواهیم قرآنی محاسبه کنیم قرآن میگوید:«مَن جَاءَ بِالحَْسَنَةِ فَلَهُ عَشرُْ أَمْثَالِهَا»؛ هر کس کار نیک بیاورد، پاداشش ده برابر آن است.
در آیه 261 سوره مبارکه بقره نیز خداوند در خصوص پاداش کسانی که انفاق میکنند، میفرماید: «مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فىِ کلُِّ سُنبُلَةٍ مِّاْئَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیم»؛ مَثَل آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق مىکنند، مانند دانهاى است که هفت خوشه برویاند، در هر خوشه صد دانه باشد؛ و خدا براى هر که بخواهد چند برابر مىکند و خدا بسیار عطا کننده و داناست. طبق روایات هزینه برای زیارت امام حسین ده هزار برابر پاداش دارد. خداوند برای هر درهم بخشش زائر حسین در راه خدا، ده هزار درهم پاداش میدهد، و فراتر از همه این پاداشهای مادی، خشنودی خدا و دعای خیر پیامبر، علی و امامان معصوم علیهمالسلام است که بدرقه راه اوست.
بر ما لازم است در این دنیای پر غوغا و هیاهو که همه قلدران عالم، مثل بنی امیه، تیرهایشان را به طرف شیعه نشانه رفتهاند، حضرت ابا عبدالله الحسین را با هزینه کردن مالمان، بدنمان، زیارت رفتن و کمک به اهداف اربعین، همراهی کنیم و جواب «هل من ناصر ینصرنی؟ حضرت را با این کارهایمان بدهیم. این قبیل کارهای شما عظیم و چشمگیر و ضامن بقای تشیع است. و بیانگر استقامت شما در برابر تمام زورگویان عالم است و به یقین کسانی که با پای پیاده این راه را میپیمایند نیز اگر در حادثه عاشورا صدای هل من ناصر حضرت را میشنیدند، از یاران صدیق حضرت بودند.
مطلب مهم دیگر اینکه: الان که رسانههای عمومی در جهان فراوان شده و همه از ابزار ارتباطی و ماهواراهای بهرهمندند و از طرفی رسانههای بیگانه این حرکت عظیم را پوشش نمیدهند، به نظر میرسد که باید به زائران حضرت ابا عبدالله الحسین و مخصوصا زائران ایام اربعین و آنهایی که پیاده به زیارت وجود مقدس او و یاران باکرامت و اهلبیت با عظمتش مشرف میشوند، گفته شود که زائران بزرگوار وای کسانی که پیاده به زیارت اباعبدالله مشرف میشوید! شما در این زیارتتان و پیادهرویتان باید یک کار زینبگونه انجام دهید، همانگونه که زینب کبری سلامالله علیها بعد از حادثه کربلا، از کربلا تا کوفه، و از کوفه تا شام، و از شام تا مسیر برگشت به کربلا و نیز در اربعین و برگشت به مدینه، وقایع کربلا را برای مردم و اهل شام و مدینه بیان کرد، و دیگر اهل بیت هم به تأسی از زینب کبری سلامالله علیها این کار را انجام دادند، و همین باعث شد که واقعه کربلا بیشتر جلوه کند، شما نیز به تأسی از حضرت زینب که با گفتار خود، مردم آن زمان را از خوابِ غفلت بیدار کرد، مردم جهان را با ابزارهای امروزی که در اختیار دارید، بیدار کنید، و وقایع را به صورت فیلم تصویر ثبت کنید، کرامات را بنویسید و معجزاتی که اتفاق میافتد، بیمارانی که شفا میگیرند فیلمبرداری کنید، با پیرمردها و پیرزنهایی که با قد خمیده میآیند مصاحبه کنید و علت آمدنشان را در این سن کهنسالی و تحمل مشقت بپرسید، خدماتی که به زوار داده میشود ثبت کنید و به سایتها داخلی و خارجی منتقل کنید، تا با این کار فرهنگی جلوی تبلیغات دروغین و پوشالی دشمن گرفته شود و وسوسهها و سفسطههای آنها بر بعضی افکار، اثر نامطلوب نگذارد. این از بهترین خدمتها به حادثه کربلا و به مردم جهان و به مردم مشتاق است؛ بنابراین زحمت این کار نیک را به دوش بکشید و این سختی را تحمل کنید و وقایع را عکسبرداری و فیلمبرداری نمایید و همچون ائمه که برای احیای حادثه بزرگ عاشورا جلسه ذکر مصیبت در خانههایشان برگزار میکردند، شما نیز ادامه دهنده همان روش و منش باشید تا از عنایات آنان بهرهمند گردید، چرا که این کار موجب احیای زحمات انبیاء و ائمه علیهمالسلام در طول تاریخ است.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
هر جا روضه امام حسین باشد، صاحب عزا حضرت زهراست
عقیق: دانشمند محترم حاج شیخ مهدي تاج لنگرودي نقل نموده است: یکی از دوستانم حجت الاسلام آقاي ام ثیلی نقل کرد که در مسجد صاحب الزمان (ع) واقع در خیابان هلال احمر، چهار راه عباسی، پاي منبر آقاي حاج میرزا علی محدث زاده بودم، که ایشان بر فراز منبر فرمود: یکی از واعظان مشهور تهران، عصر روز آخر ذي الحجه از منزل بیرون آمد که شب اول محرم به منبرهاي دهه عاشورا که وعده داده بودبرود اما در جلوي در وسط هاي کوچه پیرزنی آمد و گفت: آقا من از امشب تا ده شب در منزل خودم روضه دارم، لطفاً تمام شب ها را تشریف بیاورید و براي ما روضه بخوانید.
واعظ گفت: من وقت ندارم.
پیرزن گفت: هر وقت از شب که به منزل برگشتید، تشریف بیاوید اگر چه به اندازه چند دقیقه باشد!
واعظ با کمال خونسردي و بی میلی جواب مثبت داده و گفت: می آیم.
شب اول محرم که دیر وقت از روضه برگشته بود به همان منزل رفت پرچم سیاه کوچکی دیدي که بالاي در آویزان است روي پرچم «سلام بر حسین شهید» نوشته شده بود.
چون در باز بود، با گفتن یک «یا الله» وارد شد .وي را به درون اطاقی راهنمایی کردند. دید سه یا چهار زن چادر مشکی بسر نشسته اند و چون صندلي نداشتند، خشت و آجر را بر روي هم گذاشته اند تا به عنوان منبر، از آن استفاده شود.
واعظ روي منبر نشست و بعد از خطبه، چد جمله از فضائل حضرت سید الشهداء، گفت و روضه خواند و زن هاي حاضر در مجلس گریه کردند و با جمله « ادامه « صلی الله علیک یا اباعبد الله» و دعا کردن، به مجلس خاتمه داد. این کار تا چند شب ادامه داشت، ولی شب پنج یا ششم، وقتی از مجالس مهم شهر برگشت، با خود گفت: خوب است امشب منزل پیرزن را نادیده انگاشته و نروم! پس او به منزل خود رفت و شام خورد و به درون بستر رفت که بخوابد. به محض آنکه خوابید، حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا را در خواب دید و خدمت آن حضرت عرض ادب کرد. ولی آن مخدره و بی بی دو عالم نسبت به واعظ، بی اعتنا بودند!
واعظ لرزید و گفت: مگر از من خطایی سرزده است که این گونه به من بی مهر هستید؟
حضرت فرمودند: چرا آن پیرزن را منتظر نگهداشتی و نرفتی؟
واعظ از خواب برخاست وبه سرعت لباس پوشید و به مجلس پیرزن رفت و پس از رسیدن مشاهده نمود، پیرزن دم در ایستاده است و به راه نگاه می کند و به محض آنکه آقا را دید، گفت: چرا اینقدر دیر کردي؟ واعظ که قلبش می تپید و از چشمانش اشک می بارید، چیزي نگفت و به دورن منزل رفت و از هر شب بهتر روضه خواند و برگشت. ایشان خوب فهمید که هر جا روضه امام حسین (ع) هست، آنجا صاحب عزاء حضرت فاطمه زهرا هستند.
فصل عزا شده، صاحب عزا سلام
فصل عزا شده، صاحب عزا سلام
آمد محرم و ذی الحجه شد تمام صاحب عزا سلام
آغاز روضه بود ، آن زخم ِ پشت در
جان را به لب رساند، کی گیرد التیام صاحب عزا سلام
گفتی که صبح وشام، باغصه ای عظیم
داری به چشم خود ،اشک علی الدوام صاحب عزا سلام
اینست حال ما، تنها شنیده ایم
اما تو دیده ای ، خاکستر خیام صاحب عزا سلام
بر روی نیزه بود ،آزاد و سربلند
ناگه به خون نشست، باسنگ روی بام صاحب عزا سلام
بانوی آفتاب ، خورشید در حجاب
باجلوه کور کرد ، هردیده ی حرام صاحب عزا سلام
در انتظار تان ، ماتم گرفته ایم
با شوق کربلا ، تا صبح انتقام صاحب عزا سلام
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
بالا گرفته ایم برایت دو دست را
ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای
دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا
از هیچکس به جز تو نداریم انتظار
بر دستهای توست فقط چشم ما بیا
هفته به هفته می گذرد با خیال تو
پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا
بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای
ای خون جگر ز قامت زینب بیا بیا
عرض ارادت کم ما را قبول کن
امسال هم محرم ما را قبول کن
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
برچهره پر زنور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
عاشق که شدی خطا نباید بکنی
حتی به خودت جفا نباید بکنی
حالا که شدی چشم به راه مهدی (عج)
جز بر فرجش دعا نباید بکنی
اللهم عجل لوليك الفرج
ولی خدا
آیا مولایمان حجت بن الحسن در متن زندگی ما قرار گرفته است؟
خدا کند بیاموزیم تمام راههای زندگی به ولی خدا منتهی می شود.
هر جا روضه امام حسین علیه السلام برگزار شود ،آنجا حرم امام حسین علیه السلام است.
سند زیارت عاشورا
سند زیارت عاشورا
- در مورد سند زيارت عاشورا بزرگان دين سخنان مبسوطي اظهار فرمودهاند که بنده فکر ميکنم با توجه به تأييد سند زيارت عاشورا توسط حضرت آيتالله شبيري زنجاني که بنا به نظر اهل فن، در موضوع رجالشناسي، اگر نگوئيم بينظيرند مسلم کم نظيرند، ديگر هيچ شبههاي بر موثق بودن آن زيارت باقي نميماند، ايشان در جواب سؤال از سند زيارت عاشورا با دلايلي که ذکر مي فرمايند آن را صحيح ميدانند.
- زيارت عاشورا در دو كتاب مهم «كامل الزّيارات»، تأليف مرحوم شيخ ابوالقاسم جعفر بنمحمدبنجعفربنموسيبنقولويه و «كتاب مصباحالمتهجدين و سلاحالمتعبدين» نوشتهي مرحوم ابىجعفرمحمدبنالحسنالطوسى، آمده است. مرحوم شيخ طوسى، اين كتاب را مختصر نمود و نام آن را مختصرالمصباح نهاد. قابل ذكر است، اگر چه بناى شيخ در اين كتاب، بر اختصار بوده ولى از جهت اهميت زيارت عاشورا، آن را نيز نقل نموده است.
زيارت عاشورا؛ حديث قدسي
- زيارت عاشورا از دو طريق نقل شده است: يکي از طريق امام باقر(ع) که آن را علقمة بنمحمدحضرمى و محمدبناسماعيل از صالحبنعقبه، و او از مالک جهنى از امام باقر(ع) نقل کرده اند. و يکي هم از طريق امام صادق(ع)که آن را صفوانبنمهرانجمال (از اصحاب نيک امام صادق و امام کاظم«عليهماالسلام») نقل کردهاند. از اين طريق دوم استفاده مىشود که زيارت عاشورا؛ حديث قدسى است. زيرا در اين حديث آمده سيف بنعميره مىگويد: صفوان گفت امام صادق(ع) فرمود: «همواره اين زيارت و دعايش را بخوان، که من بر کسى که اين زيارت و دعايش را از دور و نزديک مىخواند ضامنم که زيارتش قبول گردد، و سعيش مورد تقدير خداوند شود، و سلام او به امام حسين(ع) برسد، و حاجتش- هرگونه و هرقدر باشد- از سوى خداوند برآورده گردد.» آنگاه امام صادق(ع) به من فرمود: «يَا صَفْوَانُ وَجَدْتُ هَذِهِ الزِّيَارَةَ مَضْمُونَةً بِهَذَا الضَّمَانِ عَنْ أَبِي وَ أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَخِيهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ عَنْ جَبْرَئِيلَ مَضْمُونَةً بِهَذَا الضَّمَانِ قَالَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ اى صفوان! من اين زيارت را با همين ضمانت - قبولى و تقديرالهى و وصول سلام- از پدرم، و پدرم امام سجاد(ع)با همين ضمانت از امام حسين(ع)و ايشان با همين ضمانت از برادرش امام حسن(ع) و ايشان با اين ضمانت از پدرشان اميرمؤمنان على(ع)و اميرمؤمنان(ع) با همين ضمانت از رسول خدا(ص)و ايشان با همين ضمانت از جبرئيل، و او با همين ضمانت از خداوند متعال نقل کردند.
- به گفتهي اهل فن به فرض اينکه سند زيارت عاشورا، قوى نباشد - كه البته سند معتبري دارد- متن قوى و هماهنگى آن با روايات و زيارتهاى ديگر، دليل بر قوّت آن است. به طور قطع مىتوان گفت كه هريك از فرازهاى زيارت عاشورا چه آنجا كه مدح و ستايش و سلام است و چه آنجا كه نفرين و لعن بر دشمنان خداست، با دهها روايت معتبر، قابل تصديق و تأييد است. و اين در علم اصول ثابت است كه از راههاى اثبات صحّت يک روايت، مطابقت متن آن با آيات و روايات ديگر است. از آيت الله بهجت دربارهي سند زيارت عاشورا پرسيدند، ايشان گفتند: «متن زيارت عاشورا بر عظمت آن شاهد و گواه است. يعنى چنين متنى، نياز به سند ندارد. »
توجه بسيارِ مراجع تقليد و خبرگان علم فقه و رجال و مداومت آنان در قرائت زيارت عاشورا از گذشته تا حال، خود دليل اهميت و عظمت اين زيارت است.
- از فرزند علامهي امينى نقل مىكنند كه: پدرم با كثرت مطالعات و تحقيقاتى كه داشت، بر خواندن زيارت عاشورا مداومت داشت، و من حدود چهار سال بعد از فوتشان، ايشان را خواب ديدم و از ايشان پرسيدم كه چه عملى باعث نجات است، به من گفتند: زيارت عاشورا را به هيچ عنوان و عذرى ترك مكن.
- گفته شده که بسياري از بزرگان و مراجع و عرفا، زيارت عاشورا را با صد بار لعن و سلام ميخواندند و از جمله نقل شده كه امام خميني«رضواناللهتعاليعليه» چنين زيارت ميكردند.
همچنين حضرت آيتاللهالعظميبهجت«رحمةاللهعليه» ميگويند: «شيخ انصاري زيارت عاشورا را با صد لعن و سلام ميخواندند». آري فرمودهاند: اگر قرائت صدبار لعن و سلام در هنگام زيارت عاشورا باعث عسر و حرج و يا سبب نخواندن زيارت عاشورا شود اگر چنانچه بعد از هر بخش از لعنها و سلامها بگويد: «تِسْعاً وَ تِسْعِينَ مَرَّة» إنشاءالله ثواب زيارت كامل را خواهد داشت. و نيز از امام هادى(ع)نقل شده که فرمودند: «من قرء لعن زيارة العاشورا المشهورة مرة واحدة ثم قال: اللهم العنهم جميعا تسعة و تسعين مرة کان کمن قرئه ماة مرة، و من قرء سلامها مرة واحدة، ثم قال السلام على الحسين، و على علىبنالحسين و على اولادالحسين و على اصحابالحسين تسعا و تسعين مرة کان کمن قرئه ماة مرة تامة من اولهما الى آخرهما»؛ کسى که در زيارت عاشورا، در فراز لعن، يک بار آن را کامل بخواند (اللهم العن اول ظالم ظلم…)، سپس 99 بار بگويد «اللهم العنهم جميعا»، مانند آن است که همهي اين فراز لعن را صدبار گفته است، همچنين اگر يک بار فراز سلام را تا آخر به طور کامل بخواند، سپس 99 بار بگويد: «السلام على الحسين، و على على بن الحسين و على اولادالحسين و على اصحاب الحسين» مانند آن است که همهي فراز سلام را به طور کامل خوانده است.
زيارت عاشورا اتحاد روحاني با امام حسين ، اصغر طاهر زاده.
زندگی صحنه آزمون
کربلا سخت ترین امتحان بود.
حق الناس
از امام حسین (ع) نقل است که ایشان در شب عاشورا همه اصحاب را جمع کردند وآخرین وصیت خودشان را که بسیار زیبا وپند آموز است بیان نمودند .ایشان خطاب به اصحاب فرمودند ما فردا در این مکان همگی به شهادت خواهیم رسید. من بیعت خودم را از گردن همه برداشتم واگر هر کس از شما که اینک در این جمع است واحساس می کند که از سر اجبار همراه من شده است می تواند باز گردد و هر که تعلق خاطری به دنیا دارد می تواند برود و من هیچ کس را به اجبار در این صحرا نگه نمی دارم به خدا قسم من قیام نکردم مگر آنکه حقی را باز ستانم واین مشیت خداست وما همگی بندگان خداییم .
« هر کس دینی به گردن اوست ویا به کسی مقروض است و آن را ادا نکرده باز گردد به خدا سوگند که اگر حقی از حق الناس را به گردن داشته باشید وفردا کشته شوید شهید محسوب نمی شوید مگر آنکه آن حق را ادا نمایید»
اگر مردم آنقدري كه براي نجس و پاكي وسواس دارند كمي هم به حق الناس اهميت مي دادند، مشكلاتشان كم مي شد. در حالي كه اسلام ، طهارت و نجاست را آسان گرفته و مردم بر خود سخت مي گيرند ؛ اما به حق الناس ، يسيار اهميت داده ، ولي مردم آنها را ساده مي گيرند
معمولا مردم گمان مي کنند حق الناس فقط از ديوار مردم بالا رفتن يا دست در جيب مردم کردن است، غافل از آنکه حق الناس بسيار ريز است مانند:
- ماشينش را جايي پارک مي کند که مزاحمت براي مردم است
- جلوي ماشينها ميپيچد
- بدون دليل بوق مي زند
- دزدگير ماشينش را شبها حالتي مي گزارد که اگر پرنده اي هم روي آن نشست صدا کند
- پول کالا را به بيشتر رند مي کند مثلا شده هزار و نهصد تومان مي گويد دو هزار تومان
- عابر پياده از چراغ قرمز مي گذرد
- از پله هاي آپارتمان چنان مي دود که همسايه ها اذيت مي شوند
- در منزل را طوري مي بندد که همه از خواب بيدارشوند
- دم در مسجد کفشها را مي گزارد که باعث مي شود مردم پايشان را از زمين بيشتر بلد کنند تا کفش ها لگد نشود
- کالاي تاريخ گذشته يا بي کيفيت مي فروشد
- امام جماعتي که دير مي آيد
- صداي آهنگ يا حتي مداحي و قرآنش از مغازه يا منزل بلند است و ديگران را اذيت مي کند
- در کتابخانه صحبت مي کند و باعث آزار ديگران مي شود
- در اداره از وقت مردم مي زند و نماز مستحبي يا کتاب يا … مي خواند
- حرفي مي زند كه باعث ناراحتي ديگران مي شود
اينها بسيار ظريف است . اگر اين مسائل كوچك را دقت نكنيم كم كم، تخم مرغ دزد ، 3 هزار ميليارد شتر اختلاس مي كند
داستان:
روزی در نجف اشرف حضرت امام خمینی می خواست برای نماز جماعت وارد اطاق بیرونی شود. جلو ي اطاق انباشته از کفش نمازگزاران بود به طوری که جای پا گذاشتن نبود. امام وقتی به کفش کن رسید و آن وضع را دید، توقف کرد و از پا گذاشتن بر روی کفش مردم خودداری ورزیده، وقتي مردم كفشها را از سر راه كنار زدند، آن گاه امام وارد اطاق شد.
نظرهمه مراجع معظم تقلید: اگر چه اقامه مراسم و شعائر دینى در زمانهاى مناسب، از بهترین كارها و جزو مستحبات مذكور است؛ ولى واجب است برگزار كنندگان مراسم و عزاداران تا حد امكان از اذیت و ایجاد مزاحمت براى همسایگان بپرهیزند (هر چند با كم كردن صداى بلندگو باشد).
خواهد آمد
بر مشامم می رسد هرلحظه بوی انتظار
بر دلم ترسم که ماند آرزوی وصال یار
تشنه دیدار اویم معصیت مهلت بده
تا بمیرم در رکابش با تمام افتخار
آقا شرمنده ایم.
صبح نزدیک است
دعا فرج
اللهم عجل لولیک الفرج
یارب زینب بحق زینب اشف صدرزینب بظهورالحجة
یه بار شد بریم مسجد جمکران برای فرج صاحب الزمان (عج) دعا کنیم.
اللهم عجل لولیک الفرج.
صاحب عزا
یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لاتهلکنی.
ما راه کربلا را باز کردیم شما بیایید برای ظهور صاحب الزمان (عج) دعا کنید ، شما باز هم به دنبال حاجات شخصی خود هستید.
مهدی فاطمه (عج) را برسان ای خدای متعال.
یا رب الحسین
بحق الحسین
اشف صدرالحسین
بظهور الحجة.
اللهم عجل لولیک الفرج.
حجاب (2)
حجاب(1)
((آیت الله صافی گلپایگانی)):امروز چادر بانوان از عبای من با ارزش تر است بانوان با حفظ حجاب برتر خود مروج دین اسلام هستند.
════════ ೋღ❤ღೋ ══════════════════ ೋღ❤ღೋ ═════════
شخصی بود رفت خدمت آیت الله بهجت و به ایشون عرض کرد آقا سالگرد سیلی زدن به مادر سادات رو تسلیت می گم….ایشون هم در جواب گفتند الآن هم به حضرت زهرا سیلی می زنند…پرسید چطور؟ فرمودند زن ها با رعایت نکردن حجابشون…
════════ ೋღ❤ღೋ ══════════════════ ೋღ❤ღೋ ═════════
فرزند یک عارف بزرگوار در گفتگو با کیهان فرهنگی می گوید:پدرم با چشم برزخی چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند.یکی از دوستان پدرم می گفت:یک روز با جناب شیخ به جایی می رفتیم،یکدفعه دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرتبه زنی که موی بلند ولباس شیکی داشت نگاه می کند!از ذهنم گذشت که جناب شیخ به مامی گوید:چشمتان را از نامحرم برگردانید و حالاخودش اینطور نگاه می کند! فهمید.گفت: تو هم می خواهی ببینی که من چه می بینم؟ببین"من نگاه کردم!دیدم همینطوراز بدن آن زن،مثل سرب گداخته،آتش و سرب مذاب به زمین می ریزدو آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبال اوست سرایت می کند.جناب شیخ گفت: این زن راه می رود و روحش یقه مرا گرفته،او راه می رود و مردم راهمین طور با خودش به آتش جهنم می برد…
لبیک یا حسین
ای خواهرم
قبل از هر چیز استعمار از چادر تو می ترسد
تا سرخی خون من.
شهید محمد حسن جعفر زاده
السلام علیک یا باب الله و دیان دینه
نشسته غرق تماشای شیعیان خودش
کسی نیامده جز او سر قرار خودش
چه انتظار عجیبی است اینکه شب تا صبح
کسی قنوت بگیرد به سلام انتظار خودش
السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیاته
صاحبالزمان، مهدي موعود(عج) ميفرمايند؛
نفع بردن از من در زمان غيبتم مانند نفع بردن از خورشيد هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ايمني بخش اهل زمين هستم، همچنانکه ستارگان ايمني بخش اهل آسمانند.
بحارالأنوار، ج 53، ص 181.
خواص ذکر حوقله
امام صادق علیه السلام به یکی از یاران خود فرمود : ای عثمان ! اگر تو از منزلت و مقام انسان مؤمن در پیشگاه خدا آگاه باشی در قضاء حاجت او کوتاهی نخواهی کرد.
سپس افزود : کسی که مؤمنی را شاد کند ، پیامبر اکرم ص را شاد کرده است و برآوردن حاجت مؤمن مایه دفع بیماریهایی از قبیل خون ، جذام و برص است .
برقی در محاسن در حدیث موثق از امام رضا علیه السلام روایت کرده است : هر کس در صبح سه مرتبه و در شب سه مرتبه بگوید:
بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوةُ الا بالله العلی العظیم
نترسد از شیطان و نه از پادشاهی و نه از خوره و نه از پیسی .
شیخ کلینی از امام صادق ع روایت کرده است که هر کس بعد از نماز صبح و مغرب هفت مرتبه بگوید :
بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
پروردگار عالم از او هفتاد نوع از بلا که آسانترین آنها باد و پیسی و دیوانگی باشد دفع میکند و اگر شقی باشد محو شود از اشقیاء و نوشته شود از سعداء .
منبع : گنجینه داروهای معنوی
غسل نشاط
همیشه مقید به غسل توبه باشید، شاید بعد از آن غسل مردید ، غسل نشاط را هم نیت کنید که وقتی عبادت می کنید نشاط داشته باشید.
ربی ؛ خدای من و عبدی ؛ بنده من
السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه
حدیث
السلام علیک یا تالی کتاب الله و ترجمان وحیه
برای زود رسیدن فرج ( وظهور ما) زیاد دعا کنید که همان فرج و گشایش شماست.